[مهمان]

علاقه‌مندان به لينوکس کمتر مي‌شوند
نتايج مطالعات جديد شركت بريتانيايي Freeform Dynamics نشان داد به دليل بروز مشکلات فراوان، نيمي از سازمان‌هايي که در رايانه‌هاي خود از سيستم‌عامل لينوکس استفاده مي‌کردند،‌ به کمتر از 20 درصد کاهش يافته‌اند.

منبع
<!-- m --><a class="postlink" href="http://www.itna.ir/archives/news/012638.php">http://www.itna.ir/archives/news/012638.php</a><!-- m -->

[moshtaghi_h]

زیاد هم به نتایج این تحقیقات نمی شود مطمئن بود. به ویژه اینکه استفاده از سامانه‌های متن باز یک فرهنگ است و به تدریج رواج پیدا خواهد کرد. اما کسی که واقعا کاربر لینوکس شود هیچگاه به غیر آن به خصوص ویندوز بازنخواهد گشت. آزادی مفهومی ذاتی برای بشر هست و کسی به دنبال از دست دادن آزادی خود نیست.

[PC2st]

من که از گنو/لینوکس استفاده می‌کنم و کاملا راضی‌ام و بسیاری دیگر از افراد هم راضی هستند و خیلی‌ها هم دارند از ویندوز به لینوکس هجرت (!) می‌کنند. دیگه مهم نیست که این شرکت بریتانیایی (یا منحصرا itna منظورم است) چی گفته.

[farhadnia]

واقعیت اینه که لینوکس یک فرهنگ یک ایدست برای زندگی نه فقط یک سیستم عامل...
حالا ممکنه که یک نفر از کاربری لینوکس خوشش بیاد یکی نیاد ولی میشه با اطمینان گفت که هر انسانی از آزادی و کمک به دیگران خوشش میاد...

[مهمان]

علاقه‌مندان به لينوکس کمتر مي‌شوند
منبع
<!-- m --><a class="postlink" href="http://www.itna.ir/archives/news/012638.php">http://www.itna.ir/archives/news/012638.php</a><!-- m -->

من در روز چقدر باید تعجب کنم ؟!!
همان‌طور که همه می‌دونید لینوکس هیچ نیازی به جمعیت کاربران ندارد ! جمعیت کاربران هستند که به لینوکس نیاز دارند !!

به علاوه شرکت‌های زیادی هستند که با تعداد پول اندک ( یا زیاد ) تحقیقاتی دروغین را منتشر می‌کنند !

من که به هیچ وجه نمی‌خوام امنیتم رو با کار کردن در ویندوز به خطر بندازم !
حتی اگه این ریسک رو هم بکنم هیچ وقت اجازه نمی‌دم که دیگران آزادی‌ام رو ازم سلب کنند و به هر راهی که می‌خواهند بکشند !

[b.tavakkoli]

من در روز چقدر باید تعجب کنم ؟!!
همان‌طور که همه می‌دونید لینوکس هیچ نیازی بهمن در روز چقدر باید تعجب کنم ؟!!
همان‌طور که همه می‌دونید لینوکس هیچ نیازی به جمعیت کاربران ندارد ! جمعیت کاربران هستند که به لینوکس نیاز دارند !!

به علاوه شرکت‌های زیادی هستند که با تعداد پول اندک ( یا زیاد ) تحقیقاتی دروغین را منتشر می‌کنند !

من که به هیچ وجه نمی‌خوام امنیتم رو با کار کردن در ویندوز به خطر بندازم !
حتی اگه این ریسک رو هم بکنم هیچ وقت اجازه نمی‌دم که دیگران آزادی‌ام رو ازم سلب کنند و به هر راهی که می‌خواهند بکشند ! جمعیت کاربران ندارد ! جمعیت کاربران هستند که به لینوکس نیاز دارند !!

به علاوه شرکت‌های زیادی هستند که با تعداد پول اندک ( یا زیاد ) تحقیقاتی دروغین را منتشر می‌کنند !

من که به هیچ وجه نمی‌خوام امنیتم رو با کار کردن در ویندوز به خطر بندازم !
حتی اگه این ریسک رو هم بکنم هیچ وقت اجازه نمی‌دم که دیگران آزادی‌ام رو ازم سلب کنند و به هر راهی که می‌خواهند بکشند !

خوب اگر این طوری نبود که دیگه اسم شما آقای تعجب ! نمی شد

[مهمان]

اینا همش شعار !!!
واقعیت رو باید جای دیگه یا از کسانی شنید که بی طرف قضاوت کنند و تجربه و تخصص بیشتری دارن
اینجا یک forum linux هست و اگه کسی غیر این بگه , خب بهتر نگه (:

[navi]

سلام
به نظر می رسه تنها چیزی که ویندوز در برابر لینوکس داره فقط گرافیک زیبا هست اما همین رو هم توی خیلی از لینوکسها داریم فقط لینوکس ناشناخته موندند هنوز

[مهمان]

نخیر گرافیک زیبا نیست! (آخه خداییش کجای گرافیک وینوز زیباست؟!)
بجاش، من فک میکنم ایناست:

۱- ساپورت سخت‌افزار (که اونم به لطف سازندگان سخت‌افزاره! وگرنه اگه اونا درایورهای ویندوز رو منتشر نکنن فک کنم خود وینوز حتی نصف لینوکس هم سخت‌افزار ساپورت نکنه!‌ مطمئن نیستم البته!)

۲- بازی!!!!!!! (بله میدونم لینوکس کلی بازی داره! ولی اینطور که من فهمیدم اینکه خیلی از بازیهای خاص رو لینوکس اجرا نمیشه برای ملت مسئله‌ی مهمیه انگار!)

چمیدونم دیگه!!

[mrheidari]

البته این حرف ها تا حدی درسته! میکروسافت وقتی با اون همه سر و صدا ویستا رو داد بیرون من خودم تستش کردم خیلی هم خوشم اومد.
ولی خیلی کاربر ها بعد از یه مدت کار کردن متوجه می شن ویندوز خوبی هایی داره و لینوکس بهتره و دوباره میان طرف لینوکس. مثل خودم که اگه دقت کنین تاریخ عضویتم تو این سایت سال ۸۲ بود... ولی الان ۱ ماهه که دوباره اومدم طرف لینوکس! از اون جالب تر این که دارم یک لاگ ۲۰۰ -۳۰۰ نفری راه میندازم!!
حالا داستان ویندوز ۷ هم همین طوره یک سالی کاربر ها رو میکشونه طرف خودش. بعد همشون برمیگردن. تو تحلیل بازار به این ها میگیم جریانات سیال!

[nimawebgard]

خوب اینترنت امکان بزرگی ولی بدست آوردن اطلاعات معتبر نیاز به وقت هم داره مثلا همین مورد:
این لینک ایتنا است:
<!-- m --><a class="postlink" href="http://www.itna.ir/archives/news/012638.php">http://www.itna.ir/archives/news/012638.php</a><!-- m -->
در این سایت گفته شده که:

نتايج مطالعات جديد شركت بريتانيايي Freeform Dynamics نشان داد به دليل بروز مشکلات فراوان، نيمي از سازمان‌هايي که در رايانه‌هاي خود از سيستم‌عامل لينوکس استفاده مي‌کردند،‌ به کمتر از 20 درصد کاهش يافته‌اند.

خوب من این مقاله رو در همون شرکت پیدا کردم:
<!-- m --><a class="postlink" href="http://www.freeformdynamics.com/fullarticle.asp?aid=678">http://www.freeformdynamics.com/fullarticle.asp?aid=678</a><!-- m -->
اینجا گفته

The majority of desktop Linux adopters have only rolled out to less than 20% of their total PC user base at the moment, though the opportunity for more extensive deployment is clearly identified. In order for Linux to reach its full potential in an organisation, however, it is necessary to pay particular attention to challenges in the areas of targeting, user acceptance and application compatibility.

فکر کنم نکته ش معلوم شد من که با مترجم ایتنا موافق نیستم نمیدونم شایدم انگلیسی من خوب نیست
علاوه بر این در قسمت یافته های کلیدی این تحقیق اینا اومده:
۱.Desktop Linux adoption is primarily driven by cost reduction
۲.But deployment is currently limited, and challenges to further adoption frequently exist
Selective deployment based on objective targeting will yield the highest ROI and acceptance
Linux desktop roll out is easier than expected for properly targeted end-user groups
A focus on usability reflects a maturing of thinking

من یه نگاه اجمالی به چکیده مقاله انداختم امیدوارم دوستان دیگه بتونن مطلب رو بیشتر بکاوند

[مهمان]

ممکنه مترجم اشتباهی کرده باشه.
اونطوری که در دیکشنری میبینم ممکنه roll out در اینجا به معنای اعلام عمومی و اینطور چیزا باشه و این یعنی اینکه ممکنه منظور جمله این باشه که از مجموع دسکتاپهای لینوکسی فقط 20% اونها معرفی شده هستن (یعنی آمار واقعی 5 برابره). البته منم خیلی شک دارم در این تفسیر خودم!

درمورد لینوکس یا بهتر بگیم نرم افزار آزاد هم باید گفت، اگر حکومتها مقداری حمایت لازم رو از اون بکنن میتونه خیلی موفق تر باشه.
مثلا شرکتهای سخت افزار ملزم به ارایهء درایورهای آزاد برای لینوکس باشن یا حداقل مشخصات کامل لازم برای بکارگیری سخت افزار خودشون رو بصورت آزاد انتشار بدن. حمایت مالی. حمایت تحقیقاتی و دانشگاهی از طرف دولت. تصویب یا اجبار استفاده از استانداردها و پروتکل ها و فرمت های آزاد. غیره و غیره.
همهء اینها نه زیاده خواهی هست و نه غیرممکن. درواقع در اصل باید اینطور میبود. همه میدونن نرم افزار آزاد چقدر برای علم و جامعه و آزادی خوب هست، ولو ویندوزی هم کنارش باشه و خب شاید در بعضی جهات از نظر فنی بهتر باشه.
نرم افزارهای آزاد به عموم منفعت زیادی میرسونن. مثلا الان پی اچ پی دنیا رو گرفته. کم چیزیه؟ کلی از سرورهای و نرم افزارهای در این وب آزاد هستن و میلیونها کاربر دارن.
بهرحال کاربر چه کم چه زیاد، نرم افزار آزاد آمده است تا بماند و باید بماند. چیزی جایگزینش نمیشه که بشه بیخیالش شد. نقش منحصر بفرد خودش رو داره.
زندگی من یکی که با دانش و نرم افزار آزاده. وگرنه خیلی جلوی پیشرفت و لذت بردنم از زندگی گرفته میشه. ویکیپدیا تفریح اوقات فراقت من هست، و ابزار کارم. همینطور تمام محیطها و ابزارها و برنامه های آزاد.

[مهمان]

اون مقالهء بخش فلسفهء گنو دربارهء رویای آمریکایی رو که ترجمه شده تا حالا اگر نخوندید بخونید. اون یکی راجع به روش آمریکایی هم جالبه (آخرش جملهء زیباییه: بی دفاعی روش آمریکایی نیست).

الان زندگی من دقیقا قضیهء امکان تحقق رویای آمریکایی بوسیلهء فلسفهء عملی نرم افزار آزاد شده!
میدونید، حتی ویکیپدیا هم بعد از نرم افزار آزاد و بر اثر الهام از اون بوجود آمد. درواقع ویکیپدیا جزیی از یک جنبش الهام گرفته هست بنام اگر درست یادم باشه جامعهء آزاد (Free Society).
مطمئن باشید بسیاری از منابع و کارهای دیگر بسیار مفید و مهم و گاه اساسی در این فیلد رایانه و حتی خیلی فیلدهای دیگه هم بنوعی از جنبش نرم افزار آزاد و موفقیتش ایده گرفتن و جرات استارت شدن پیدا کردن.
من دارم میبینم که واقعا یک بخش از رویای آمریکایی که درواقع آرمان تمام انسانهاست و مختص آمریکاییها نیست، برای من بوسیلهء تمام این منابع و نرم افزار آزاد تاحدود قابل توجهی تحقق پیدا کرده، و امکان تحقق فعلی و آینده و بیشترش رو با چیز دیگری نمی بینم. فقط با آزادی کاملی که تضمین شده باشه کسی ازم نمیگیره!

الان خوراک اطلاعاتی دارم، تقریبا تمام نشدنی. تا وقتی در زندگیم نتونم بعلت محدودیت ها و نداشتن موقعیت هایی که بعضی ها دارن دنبال بعضی چیزا برم (مثل چیزایی که با پول و قدرت زیاد بدست میاد)، حداقل میتونم از این منابع استفاده کنم و از لحظه لحظهء وقتم استفادهء مفید ببرم و احساس نکنم هدر رفتم و دستم بسته بوده و نتونستم هیچ کاری بکنم. اینقدری از اینکار لذت میبرم که بگم بابا بقیهء زندگی نداشته رو بیخیال. تازه هر روز قوی و قوی تر میشم با اینکار و چه دیدی شاید یه روزی از همون پولدارها و قدرتمندان حتی در اون زمینه ها هم موفقتر بودم. همین الانش هم گاهی فکر و احساس میکنم که واقعا از بیشتر اون افراد خوشبخت تر هستم. چیزهایی میدونم، تواناییها و مهارتهایی دارم، لذت های عمیق و پایدارتری میبرم، ...، که اونها ندارن. تازه دردسرهایی رو هم که خیلی از اونها دارن ندارم. سرگرمیها و لذتهای اونها درمقابل لذتهای عمیق و درونی من بدوی و پردردسر و کم بازده هستن (بنظرم یک علتش ضعیف بودن خودشون در وادی فکری و روحی هم هست).

بخش بزرگی از این خوشبختی خودم رو مدیون فلسفه و جنبش نرم افزار آزاد میدونم. کاملا روشنه.
در یک حداقل میشه گفت قویترین و غنی ترین حامی عملی چنین عدالتی بعنوان «رویای آمریکایی»، در این عصر مدرن، فلسفه و جنبش نرم افزار آزاد است.
پس مسلمه که باید حفظ بشه.

خب فقط اطلاعات آزاد مثل ویکیپدیا کمه. چون آدم نمیتونه همه چیز رو از اول و بطور کامل خودش تولید کنه، خیلی سخت یا غیرممکنه. آدمهای خوب باید باهم متحد بشن و بهم کمک کنن. ابزارها و دستاوردهای خودشون رو به اشتراک بذارن تا هرکس مجبور نباشه همه چیز رو خودش از اول تولید کنه.
و این محصولات همون نرم افزارهای آزاد هستن.

شاید من بتونم روی ویندوز هم چیز یاد بگیرم و کار بکنم، اما بنظرم یک محیط و ابزار غیرآزاد مسلما تفاوت های فاحشی با نوع کاملا آزادش داره که در عمل هم تاثیر دارن و فقط تئوریک نیستن.
بعضی میگن این آزادیها تئوریکه و بود و نبودش روی ما تاثیری نداره و ما اکثرا نمیتونیم از اونها استفاده کنیم، و امثال این نظرها.

چرا اون نرم افزارها و انحصارگرها از ابتدا ما رو محدود میکنن و کلی شرط میذارن؟
شرطهای دقیق و خیلی سخت گیرانه. مثلا حق قانونی مهندسی معکوس رو هم که در کپی رایت جرم نیست بوسیلهء قراردادهای نرم افزارها از تک تک ما بعنوان افراد معمولی و حتی برای استفادهء شخصی، میگیرن.
ظاهرا همیشه اینقدری آدم هست که نرم افزارهای اونا رو بخره.
فقط عدهء محدودتری هستند که بطور واضح و مستقیم از آن آزادیها سود میبرند.
آیا براستی این محدودیتها بر روی ما، بعنوان یک فرد معمولی در جامعه و صرفنظر از جنبه های دیگری که ممکن است داشته باشیم، بی تاثیر یا کم تاثیر هستند چون ما شخصا قادر به استفاده از آنها نیستیم؟ و آیا این قادر نبودن به استفاده و ممکن بودن یا نبودن ما به قادر شدن، نمیتواند ارتباطی با این آزادیها و محدودیت ها داشته باشد؟ و آیا ما نمیخواهیم توانا شویم یا حداقل این امکان را حفظ کنیم و سدی در برابر محدودهء تواناییهای ما قرار نداشته باشد؟

از سوی دیگر باید گفت، چرا ایجاد محدودیتهایی چنان دقیق و وسیع و شدید بر روی ما برای آنها آنقدر مهم و تاثیرگذار است؟
اگر ما نمیتوانستیم بطور مستقیم و غیرمستقیم از این آزادیها سود ببریم، پس چطور آنها از محدود کردن ما سود هنگفتی میبرند. و این سودها از کجا می آید؟

این سودها از جامعه در کل در سطح وسیع چلانده میشه و هرکس درحد سهم خودش چلانده میشه و خیلی وقتها اصولا نمیفهمه چطور و توسط چه کسی چلانده میشه و از کجا میبازه و پول و منافعش چطور بطور غیرمستقیم از طریق سیستمهای انحصار به جیب یک عدهء دیگه سرازیر میشه. پس دشمنی ای با سیستمهای انحصار، هرقدر هم که ناجوانمردانه بودن و نامعقول بودن آنها ثابت شده باشد، ندارد. فکر میکند این حرفها به او ربطی ندارد و شاید نوعی آرمانگرایی غیرعملی و غیرضروری است.
اما چنین نیست.

من میتوانم ادعا کنم بخش بزرگی از دستاوردهای عمومی و رفاه و عدالتی که بشر دارد اساسا بر نتایج چنین فلسفه های عملی و جنبشهایی بوجود آمده است.

نرم افزار آزاد هرگز در این حد خالی از مفاهیم متعالی و دستاوردهای عظیم انسانی نیست که فقط با جنبهء فنی یک سیستم عامل تجاری از یک شرکت انحصارگر آمریکایی که پولهای جهان را به داخل آمریکا و بیشتر متمرکز در خودش میمکد، مقایسه شده و به فرض کم آوردن در این زمینه دیگر شکست خورده تصور شود و بدور انداخته شود.
نرم افزار آزاد فقط نرم افزار نیست. چیزی بسیار بزرگتر و مهمتر است. چیزی که محصولات و شرکت های انحصاری بکلی از آن تهی هستند و هیچ حرفی برای زدن در آن زمینه ندارند.

بابت سخنرانی طولانی پوزش میطلبم.
اما نرم افزار آزاد براستی برای من مقدس است.
مگر تقدس چیست و چطور اثبات میشود؟
آیا تاثیر و رفتار عملی معیار خوبی برای آن نیست؟
این دقیقا تقدس به مفهومی کاملا قابل درک و عملی است که به ما امکان حیات انسانی میدهد.
هرکس که برای دیگران کاری مفید میکند، عمل قدیسین واقعی را انجام میدهد.
حتی اگر این کار آنچنان ایثارگرانه بنظر نیاید و سود و قصد شخصی نیز در آن بوده باشد.
اما امروز که ناجوانمردان ضعفا را استثمار میکنند، آنان که راستی و مردانگی دارند نیز، در قیاس با ناجوانمردان، قدیسند.

[nimawebgard]

مقاله رو خوندم و از دروغ بزرگی که توی ایتنا گفته شده به شدت عصبانی شدم
نمیدونم نویسنده محترم این خبر چه جوری همچین نتیجه گیری کردن؟؟؟کاهش استفاده از لینوکس رو از کجای این گزارش آوردن؟؟!!!!!!!!
تمام این مقاله که توی این تاپیک گذاشته شده بحثش اینه که اولا:
لینوکس مزایای زیادی داره که ازش در شرکتها استفاده بشه گفته که ۷۰ درصد ادمینهائی که ازشون سوال شده مسئلهٰ هزینه رو مطرح کردن برای هدف اولیه به منظور سوئیچ به لینوکس و جالبتر اینکه بعد از به کارگیری نزدیک ۶۰ درصدشون به شدت موافق این بودند که مسائل امنیتی با لینوکس راحتتر مدیریت میشه و اگر موافقین رو هم اضافه کنیم حدود ۸۴ درصد معتقد بودند که امنیت محیط دسکتاپ در شرکتشون راحتتر شده و کمتر از ۵ درصد مخالف این قضیه بودند و حدود ۱۰ درصد هم خنثی...
کل این مقاله در واقع به نفع لینوکس هست فقط در نتیجه گیری این توصیه رو کرده که با توجه به یافته ها ادمینهای شرکتهای تجاری باید مسئلهٰ مهاجرت رو مرحله به مرحله و با شناسائی و طبقه بندی کاربران هدف برای لینوکس جلو ببرند مثلا کاربرای ساده که کارشون ایمیل و وب و .. است یا متخصصان IT و ... اینا اولویت بالائی دارن تا مهندسینی که به نرم افزارهای تخصصی رو ویندوز وابسته اند یا کارمندانی که مثلا به آفیس مایکروسافت نیاز دارند به طوری که آفیس متن باز جوابگوی نیازیهای پیشرفته شون نباشه (و مسئله هزینه ای که این کارمندان واسه یادگیری آفیس مایکروسافت هم خرج کردن هم ذکر شده)
در واقع این مقاله میگه که ادمینهائی که لینوکس رو با توجه به مزایائی که درین گزارش ذکر شده به عنوان جایگزین انتخاب میکنن باید در این امر یه پروسه جایگزینی رو به تدریج طی کنن و ...
توصیه میکنم این گزارش رو بخونین (۲۰ دقیقه بیشتر وقت نمیگیره)

اما بریم سر مطلبی که احتمالا دست مایه این ژورنالیست بااخلاق ITNA بوده:
The first bar on this chart tells us that while some adopters have rolled out desktop Linux quite widely,the majority at the moment have only deployed it to less than 20% of their desktop estate. Even within the current adopter base, it is therefore clear that the Linux footprint is generally quite limited.
ترجمهٰ این بخش:
نمودار میله ای اول خاطر نشان میکند که علیرغم اینکه برخی از ادمینها (معادل فارسی adopter چی هست؟ یه چیز غیر گنگ؟) لینوکس را به طور وسیعی به کار گرفته اند اما اکثریت تنها لینوکس را در ۲۰ کاربرهایشان دارند و این بدین معنی است که علیرغم پایه های به کارگیری جای پای لینوکس در حالت عمومی هنوز محدود است.

و البته این قسمتهای مهم رو نادیده گرفته تا معنی پاراگراف بالا رو بفهمه:
The rest of this chart tells us a couple of important things. Firstly, it is notable that none of the bars reflect an overall sentiment of ‘Linux everywhere’. Most respondents acknowledge that while there may be strong operational and cost benefits to deploying Linux, a proportion of users will typically best be left on Windows,and in some cases this proportion may be quite high. We’ll be exploring the question of fit with
different user requirements shortly, but suffice it to say in the meantime that when considering desktop Linux adoption, we should avoid the trap of assuming it has to be ‘all or nothing’, which can be a very daunting prospect that discourages serious investigation.

The second important observation is the difference between the bottom two bars on the chart. This tells us that while current
adopters see an opportunity to take significantly more advantage of Linux, constraints and hurdles exist that must be dealt with before
the full potential can be reached. Whether you are considering,planning or already involved in a desktop Linux initiative, this highlights how important it is to be prepared for the kind of challenges you are likely to face, so let’s take some time to understand these.

به طور خلاصه ترجمه ش میشه این:
بقیه میله های این چارت دو نکتهٰ مهم را به ما میگویند:
اول) هیچکدوم از میله ها احساس کلی عبارت «لینوکس در همه جا» را نشان نمیدهند. بیشتر پاسخدهنگان به این نظرسنجی اینرو خاطرنشان کردن که در حالیکه ممکن است یک مزیت قوی در هزینه و عملکرد در به کارگیری لینوکس باشد، نسبتی از کاربران بهتر است در ویندوز بمانند و در مواردی این نسبت ممکن است کاملا بالا باشد (مثلا مواردی از شرکتها که در ادامه گزارش ذکر میشه) این مسائل در ادامه گزارش باز میشه....
ما باید از این فرض «همه یا هیچی» اجتناب کنیم و....
دوم) مشاهدهٰ مهم دیگر تفاوت بین دو میلهٰ پائینی در چارت هست که اینرا میگوید که در حالیکه به کارگیرنده های فعلی لینوکس در شرکتها یک فرصت را در به کار گیری بیشتر و بیشتر لینوکس میبینند، محدودیتها و موانعی وجود دارد که قبل از رسیدن به پتانسیل کامل باید با آنها سروکله زد و رفع کرد.



همونطوری که گفتم خیلی خلاصه و ساده این گزارش میگه که لینوکس خیلی مزیتها داره واسه به کارگیری ولی در به کارگیریهای فعلی اغلب تنها ۲۰ درصد کاربران لینوکس رو اداپته کردند و این توصیه در گزارش بر طبق یافته ها ابراز میشه که مدیران شرکتها تجاری روند گسترش لینوکس بین کاربران سازمان رو با اولویت بندی بین کاربران هدف و طبه بندی اونها و به تدریج انجام بدن

حالا اون مقالهٰ ایتنا رو بخونید کجاش درسته؟ اول اینکه یه برداشت عکس و غلط از یه پاراگراف سه خطی کرده و بعد در ادامه کلی مطلب بی مورد مثل IBM و ... آورده که ربطی به موضوع نداره...

پیشنهاد من اینه که با سایت تماس بگیریم و ازشون بخوایم تصحیح کنند و جوابگو باشن متاسفاه سیستم فیدبک درست و حسابی هم ندارن...

[nimawebgard]

لطفا مدیران پاک کنند امکان پاک کردن این پست فعال نبود')

[مهمان]

اینکه لینوکس سر تر از ویندوزه فکر میکنم نسبی باشه
در مورد بازی های موجود در بازار به جرات میشه گفت که ویندوز مورد استقبال قرار میگیره ..این هم دیلیلش فکر میکنم اینه که ویندوز یک سازنده داره و این سازنده حداکثر سعیش رو میکنه که تا نسخه های مختلف از نظر ساختار فایل زیاد با هم فرق نکنه..به همین خاطره که خیلی از بازی های رو ویندوز راحت پشتیبانی و نصب میشه...حالا یه نگاه به لینوکس بندازین...با همه قدرتی که لینوکس وجود داره یک نقطه ضعف در اون وجود داره...
اونم تفاوت ساختاری که در نسخه های شرکتهای مختلف وجود داره
برخی شاخه ها رو در رد هت سوزه اوبونتو دبیان و.. مقایسه کنید ...واقعا هر شرکت یه آدرس ساختار برای خودش ابداع کرده..حالا اگه کاربر حرفه ای نباشه چطور باید یک بسته بازی رو نصب کنه؟
شاید دلیل پشتیبانی نشدن توسط شرکتهای تولید کننده بازی همین باشه

[ilius]

اینکه لینوکس سر تر از ویندوزه فکر میکنم نسبی باشه
در مورد بازی های موجود در بازار به جرات میشه گفت که ویندوز مورد استقبال قرار میگیره ..این هم دیلیلش فکر میکنم اینه که ویندوز یک سازنده داره و این سازنده حداکثر سعیش رو میکنه که تا نسخه های مختلف از نظر ساختار فایل زیاد با هم فرق نکنه..به همین خاطره که خیلی از بازی های رو ویندوز راحت پشتیبانی و نصب میشه...حالا یه نگاه به لینوکس بندازین...با همه قدرتی که لینوکس وجود داره یک نقطه ضعف در اون وجود داره...
اونم تفاوت ساختاری که در نسخه های شرکتهای مختلف وجود داره
برخی شاخه ها رو در رد هت سوزه اوبونتو دبیان و.. مقایسه کنید ...واقعا هر شرکت یه آدرس ساختار برای خودش ابداع کرده..حالا اگه کاربر حرفه ای نباشه چطور باید یک بسته بازی رو نصب کنه؟
شاید دلیل پشتیبانی نشدن توسط شرکتهای تولید کننده بازی همین باشه

پورت کردن یه نرم‌افزار به لینوکس خیلی خیلی مهمتر از ساخت پکیج هست. اصلاً ساخت پکیج مخصوص توزیع‌های مختلف که مثل آب خوردن هست. خیلی از پروژه‌ها(شایدم اکثرشون) packager شون یه شخصی هست غیر از developer ها. شرکت‌های تولید کنندهٔ بازی کار پورت کردن رو انجام بدن(نسخهٔ باینری برای لینوکس بسازن) ساختن پکیج deb و rpm و غیره رو خیلی‌ها میتونن انجام بدن(منم بلدم پکیج deb و rpm بسازم)
علت اینکه اکثر بازی‌ها برای ویندوز ارائه میشه اینه که ویندوز خیلی بیشتر
از گنو/لینوکس استفاده میشه. و همینطور بعضی بازی‌ها از کتابخانه‌ها و موتورهایی استفاده میکنن که هنوز به گنو/لینوکس پورت نشده. در ضمن اکثر کاربران گنو/لینوکس علاقه به استفاده از نرم‌افزارهای آزاد دارن.
به نظر من هم مهم اینه که ما بازیهای آزاد و قدرمتند داشته باشم. وگرنه همون بازی‌های غیر آزاد ویندوز رو(اگه به لینوکس هم پورت بشه) اگه بخوایم کرک‌شده‌شون رو استفاده کنیم که فایده نداره. حداقل باید رایگان باشن، و ترجیها هم آزاد و اوپن‌سورس.

[مهمان]

من فكر ميكنم بازي ساختن هزينه و كار زيادي ميبره و براي نرم افزار آزاد اولويتي نداره.
فقط يكسري بازيهاي ساده و قديمي كه خود هكرها هم بهشون علاقه دارن براي گنو/لينوكسي ها كافيه كه توي توزيعها ميبينيد. گاهي چيزي براي پر كردن اوقات فراقت بين كارهاي جديتر و فني مثل برنامه نويسي.
شايد ميگن چه اهميتي داره دوتا خورهء بازي كه معمولا هيچي از اين حرفا سردرنميارن و براشون اصلا مهم نيست مشغول بازي كردن با بازي اي باشن كه نرم افزار آزاد هست؟

مهم براي نرم افزار آزاديها نرم افزارهاي ضروري و عمومي و تجاري هست كه مجبوريم باهاشون كار كنيم. نرم افزارهايي كه كارهاي نسبتا ضروري، مهم، جدي، و روزمره انجام ميدن. مثلا توي شركتها، توي اينترنت، پخش فيلم و صوت، برنامه نويسي و غيره و غيره.
اما بازي يك چيزي ضروري بحساب نمياد و مثلا من با اينكه يك بازي رو در ويندوز خيلي دوست داشتم و مدتهاست بازي نكردم اما تاحالا زنده ام و به افسردگي و محدوديت جدي خاصي هم دچار نشدم! تازه وقتم بجاي بازي كردن صرف يادگيري چيزهاي مفيدتري شده و از كسب دانش و يادگيري و انجام برنامه نويسي، اونم در يك محيط آزاد با ابزارهاي كاملا آزاد، ميشه گفت لذت بيشتر و پايدارتري ميبرم كه بيشتر به نفعم هست و قدرت و مهارت بدردبخورتري بهم ميده.
حتي اگر بتونم دليلي نداره مدتها وقت و انرژي خودم رو صرف نوشتن يك بازي پيشرفته بكنم كه تنها يك بازيه براي وقت گذروني و لذت موقت و براي قشر و مدت محدودي و يكي دو سال بعد هم ديگه از مد مي افته و كمتر كسي سراغش ميره و بازيهاي بهتر و زيباتري مياد. بنظر ميرسه توليد بازي يك چيزي روزمره و مصرفي و مد هست كه نياز به بازار و سرمايه و پشتوانهء زياد و هدف كسب سود مالي فراوان داره. خب اينها رو در نرم افزار انحصاري و پلتفرم عمومي ويندوز خيلي راحتتر ميشه تامين كرد.

[مهمان]

یک بازی رو حتی فردی هم که میخره معمولا خیلی کمتر از یک نرم افزار خوب و اساسی استفاده میکنه. مثلا خیلی بازیها رو سریع بازی میکنیم و دیگه مرحله ای باقی نمیمونه یا بهرصورت ازش خسته میشیم. استفادهء روزمره و طولانی مدت مفیدی نداره معمولا. بغیر از مورد پول درآوردن (مثل گیم نت ها).
اگر هم برای لینوکس بازی ای درست بکنن بهتره یک بازی خیلی وسیع و گسترش پذیر باشه که امکانات و خصوصیات و جذابیت کاملی رو هم برای بازی کردن تحت شبکه و اینترنت داشته باشه و قابلیت مرحله سازی راحت و سریع رو هم داشته باشه. حداقل اینطوری کاربردش قدری بهتر میشه و خیلی بیشتر میتونه دوام پیدا کنه.
بهرحال از دید من یکی که طراحی بازی باوجود نیاز به برنامه نویسی پیشرفته چندان کار مفیدی نیست. نهایت یک عدهء زیادی از مردم رو سرکار میذاره!! بازدهی کمی داره. در مقایسه با وقت و انرژی ای که صرف میکنه چیزهای کمی به مردم یاد میده و کار جدی و بدردبخوری در اجتماع برای انجام دادن نداره.
اینهمه رایانه چیزهای جذاب داره که کمتر از بازی لذت بخش نیستن، اما خیلی از جوونها بجای یادگیری چیزهای بدردبخور و جالب رایانه مدتها بطور افراطی بازی میکنن (من یک مدت در یک گیم نت کار میکردم).
مثلا بهتر نیست مثلا یک نرم افزاری مثل گیمپ رو کامل و قدرتمند بکنیم تا اینکه چنین بازیهایی درست کنیم؟ نرم افزارهای جدی و مهم میتونن سالهای سال استفاده بشن و خدمات وسیع و ضروری ای رو برای اجتماع انجام بدن.

ضمنا اینهمه کار در نرم افزار آزاد روی زمین مونده. درنظر من حتی خیلی از ترجمه ها از نظر اولویت پیش از بازی ساختن طبقه بندی میشن.
بطور مثال ترجمهء رفرنسهای برنامه نویسی تحت گنو/لینوکس و با ابزارهای آزاد.
بنظرم بازی ساختن فقط از نظر تجربهء برنامه نویسیش کار برجسته ای هست.
بقیهء انگیزهء اون بیشتر از جهت مالی و بیزینسی مطرح هست. چون بهرحال ملت خوب پول میدن تا برن سر کار.
البته من بطور مطلق با بازی کردن مخالف نیستم. شخصا یک بازی ویژه ای رو تحت ویندوز خیلی خیلی دوست داشتم که سالها بازی کردم و البته بازیش طوری بود که درمقایسه با بازیهای معمولی خیلی چیزها ازش یاد گرفتم (یک نسخهء خاص بر مبنای اون برای آموزش نظامیان آمریکایی استفاده میشه).
اما خب بهرحال بازهم یک بازی بود! و نمیشه گفت اونهمه وقت و انرژی رو در بهینه ترین راه صرف کردم. احتمالا افراط کردم!
اونقدر اون بازی رو دوست داشتم که چندبار تبلیغش رو هم کردم. حتی دوست داشتم براش خودآموز درست کنم (واقعا شناختن و بازی کردنش یادگیری در این حد نیاز داشت). و حتی چون خیلی دوست داشتم آزاد بشه و شاید روی گنو/لینوکس هم پورت بشه که چندبار تصمیم داشتم این تقاضا رو طوری به گوش تولید کنندگان بازی و کامیونیتی بازی برسونم. اما پشیمون شدم و با خودم گفتم معلومه کسی اینکار رو نمیکنه و شاید خنده دار هم باشه.
نهایتا بخاطر نرم افزار آزاد ازش دل کندم.
به یک محصول انحصاری هرچقدر هم که جذاب و کامل باشه نمیشه دل بست. مال خودت نیست؛ و هرگز مفیدتر از نرم افزار آزاد هم نیست.
اگر سمت هرچیزی رفتید، نهایتا میفهمید که ایدئالی وجود نداره نتایج جز رفتار انسانی. بیزینس کردن هم بالاخره میتونه ضروری باشه بجای خودش و پول درآوردن که حرام نیست، اما نباید راستی و جامعه دوستی رو بخاطرش زیر پا گذاشت. دست آخر آدم میبینه که یک چیزهای ظاهرا ساده مثل نرم افزار آزاد درواقع بهترین چیزها توی دنیا بوده و بقیش حکایت آوای دهل از دور خوش است بوده. چون اغلب کثیف هستن و سایدافکت های زیادی برای تقریبا هرکسی در چنته دارن.