[mehran.shakeri]

سلام
راستش برام یه سوال مطرحه که نمیدونم جواب قطعی اش رو میدونم یا نه.
سوال اینه که شرکت ها یا موسسه هایی که نرم افزار یا سیستم عامل رایگان تولید میکنند ، درآمدشون از کجا است؟
فعلا اصلی ترین راهی که دیدم پشتیبانی بوده .
آیا از راه دیگه ای هم درآمد دارن؟

[مهمان]

تبلیغات ، محبوبیت ، فروش به شرکتها و نه به مردم عادی

[ilius]

همین پشتیبانی تعریف دقیقش چیه؟ به نظر من که خیلی وسیع هست و یه طیف هست، یعنی نمیشه مرز مشخصی بین «تولید» و «پشتیبانی» مشخص کرد، مخصوصاً در دنیای نرم‌افزار آزاد که ما کار تکراری خیلی کمتر انجام میدیم(بجای اختراع دوبارهٔ چرخ، روی چیزهای جدید کار می‌کنیم).

[mehran.shakeri]

در مورد تبلیغات ، میشه مثال بزنید؟اگه منظورتون مثلا تی شرت با آرم شرکت یا همچین چیزی باشه که درآمد خاصی نداره.
محبوبیت هم فکر نکنم درآمد قابل توجهی داشته باشه.
فروش به شرکت ها هم که شامل همه نمیشه. مثل ubuntu

در مورد پشتیبانی ، منظورم استخدام متخصصین اون شرکت برای نگهداری از سیستم هایی است که از برنامه مجانی استفاده می کنند

[مهمان]

تبلیغات نه به اون معنا که شما فکر میکنی .
منظورم اینه که مثلا موتور جستجوی پیش فرض رو به گوگل میفروشه . مثل فایرفاکس یا اپرا
یا مثلا لگوی یک کمپانی خاص رو موقع بوت میزاره . مثل فکر کنم مندریوا 2007 بودش که البته نمیدونم اشتباه بود و یا تبلیغ . به نظر میومد تبلیغ باشه

محبوبیت هم چرا که نه . فرض کنید یه شرکت بزرگ مثل گوگل یه سیستم عامل مجانی بده (و البته مثل اینکه خودشون هم گفتن که اندروید رو محدود به موبایل نمیکنند). همین قضیه باعث محبوبیت این شرکت میشه و همین محبوبیت باعث میشه که مردم به اون شرکت چندین برابر اعتماد کنند و جلب اعتماد مردم برای یک شرکت بزرگ برابر با پیروزی .

درباره اوبونتو هم خودمم نفهمیدم از کجا پول در میارن . واقعا از کجا پول در میارن این بنده خداها ؟

[tolstoy]

اوبونتو هنوز به سود دهی نرسیده

[مهمان]

واو . کمک های مردمی رو یادم رفت بگم .

[مهمان]

ابونتو يك اسپانسر داره. يك فرد ثروتمند كه ازش پشتيباني ميكنه.
حالا اينكه با چه انگيزه اي نميدونم. شايد به نرم افزار آزاد يا لينوكس علاقمند باشه.

خيلي شركت ها در كنار فروش محصولات انحصاري، يا محصولاتي غير از نرم افزارهاي انحصاري بازاري، يا هر فعاليت و خدمات تجاري و صنعتي ديگري، روي نرم افزار آزاد هم كار ميكنن يا ازش پشتيباني ميكنن. حالا اينكه چرا و چه فوايدي دارد خودش بحثي هست جالب اما حجيمتر كه بنده فعلا وقتش رو ندارم. ولي اگر خواستيد به مرور بيشتر روي انگيزه هاي مختلف و واقعيت ها و نتايج صحبت ميكنيم.

اصولا بحث اينكه درآمد لازم براي تامين نرم افزار آزاد از كجا مياد خودش بحث جالب و چندبعدي اي هست.

راستي يادتون نره افراد مستقل و علاقمند و داوطلب ها و دانشگاهها و غيره هم در پيشرفت نرم افزار آزاد نقش داشتن و دارن.
اما احتمالا بدون حمايت هاي مالي بزرگ و همكاري شركت هاي تجاري بزرگ دنياي نرم افزار آزاد بحد امروز كامل و پيشرفته نبود.

حمايت از نرم افزار آزاد دلايل اخلاقي و اجتماعي و سياسي مختلفي هم ميتونه داشته باشه.
به اين وسيله انحصار و محدوديت شكسته ميشه و تعادل بوجود مياد.
پس بعيد نيست افراد و شركت هايي و حتي دولت ها، براي كنترل رقبا يا جلوگيري از سكون و افت نوآوري و فعاليت آزاد حمايت هاي بزرگ هزينه بر از نرم افزار آزاد بكنن.

اين مسئله در تمام فيلدهاي علمي و صنعتي وجود داره. بطور مثال يك زماني شركت هاي توليد كنندهء سخت افزار متوجه شدن كه بعلت انحصار روي و سري بودن فناوري هاي نوين توليد پردازنده ها، دانشگاهها و دانشجوها با دانش قديمي و محدودي كار ميكنن. خب اين مسئله مسلما براي كل جامعه ايجاد مشكل ميكنه، و حتي براي همون شركت ها هم ميتونه در دراز مدت اثرات منفي داشته باشه؛ بهرحال مسئول هستن! من و شما هم مسئول جامعهء خودمون هستيم. نه؟

اتفاقا ديروز داشتم فكر ميكردم براي خيلي شركت هاي تجاري و انحصاري، شركت در و كمك به نرم افزار آزاد مثل زكاتي ميمونه كه در اسلام هست و فكر كردم چقدر فلسفهء نرم افزار آزاد به بينش هاي معنوي و ديني نزديك هست از اين جنبه.
البته من نه سياسي هستم (منظورم جمهوري اسلاميه) و نه مومن متدين. ولي معنويت يك حقيقتي داره مشهود و مهم.
هيچ فرد و هيچ كشوري نميتونه بدون اخلاق و انسانيت و تدابيري براي كمك و پيشرفت به مردم خودش بقاي سالمي پيدا كنه.

نرم افزار آزاديها بايد به خودشون افتخار كنن.
شركت در نرم افزار آزاد يك افتخاره و نشان از بزرگي روح و آزادي فكر و سلامت و پاكي وجدان داره.
صرفا غرق شدن در فرهنگ سرمايه داري و بيزينس انسان و جامعه رو نابود ميكنه. انسانيت و عقل و شعور واقعي رو ازش ميگيره و با يكسري مسايل ناقص و سطح پايين و كم ارزش كه فقط به پول مربوط ميشن جايگزين ميكنه.

[مهمان]

البته سیاست و کمکهای مالی زیر میزی دولتها هم وجود دارند.

[hamid206]

همم . خوب تعداد زيادي از برنامه هاي متن باز توسط دانشجويان توسعه پيدا كرده و مي كنن ولي متاسفانه خيلي از اين افراد بعد از فارغ التحصيل شده توسعه اونها رو ول مي كنن و الان خيلي از برنامه ها خوابيده . ولي در كل اكثر افراد كه بصورت داوطلب برنامه مي نويسن معمولا يه منبع درآمدي دارن و مثلا از روي عشق و علاقه و در وقت بيكاري برنامه اي مي نويسن يا توسعه مي دن .

[Folaani]

بالاخره هرفردی در هرجایی، اول یک انسان هست.
اینکه نرم افزار آزاد هست و اینقدر هم قوی و بادوامه درواقع از ذات بشر میاد و قوانین طبیعی عالم هستی، که اخلاقیات مهمترین جزء اونه. این قوانین چه از دید مادی و چه از دید معنوی تاثیرهای اساسی بر زندگی تمامی بشریت دارن.
ذات انسان انصاف و خیرخواهی و لذت بردن از کمک و کارهای نیک هم درش هست، نه فقط خودخواهی!
عجیب نیست که چرا نرم افزار آزاد هست.
براش تا دلتون بخواد دلیل هست. از جنبه های متفاوت.
اینکه بعضی فکر میکنن عجیب هست بخاطر اینه که وارد بطن قضیه نشدن و تفکرشون یک چیزی کلیشه ای هست که ساختاربندی های کلیشه ای جامعه و روزمرگی و اجبارهای کار و درآمد به اونها القا کرده.
البته کمک به نرم افزار آزاد دلیل پولی و سیاست هم میتونه داشته باشه، اما این تنها دلیل و لزوما مهمترین ها نیست.
ضمنا خیلی وقتها «شرکت کردن» اصطلاح بهتری هست تا «کمک کردن».
چون درواقع اغلب به خودمون و جامعمون کمک میکنیم و اگر چیزی میدیم بیشتر یا حداقل درهمون حد دریافت میکنیم. جامعمون در کل میره بالا و ما هم باهاش میریم بالاتر.
همین انحصارهای فکری و علمی در این حد شدید اصولا نه حق طبیعی هستن و نه مشروع و نه درکل به نفع جامعه و بشریت. اینکه ما دیگران رو از آزادی طبیعی و اصیل بشر محروم میکنیم، ولو قانونی باشه، درواقع چیزی نیست که حقش رو داشته باشیم.
حالا که اینطور هست، عجیب نیست اگر وظیفه داشته باشیم و احساس کنیم که باید از همین راه یا طور دیگری جبران کنیم.

یه تحقیقی انجام داده بودن و با افرادی که در نرم افزار آزاد مشارکت میکنن مصاحبه کرده بودن. علاوه بر کسانی که در اوقات فراقت روی نرم افزار آزاد کار میکردن بعضی از اونها حتی در ساعات کاری و بعضا بدون اطلاع کارفرما روی نرم افزار آزاد کار میکردن!! بعضی هم بخاطر شرکت در نرم افزار آزاد ساعات کار خودشون رو کمتر میکردن و حتی از فرصتهایی برای کسب درآمد بیشتر صرفنظر کرده بودن.
ظاهرا فعالیت در این زمینه جاذبه و انگیزهء قوی ای داره!
دربارهء انگیزه، بعضی گفته بودن صرفا از برنامه نویسی آزاد و برای خودشون و بدون انگیزهء مالی و تبادل با دیگران خوششون میاد، عده ای هم گفته بودن از این راه خیلی به پیشرفت حرفه ای اونها کمک میشه، بعضی گفته بودن بخاطر کمک به دیگران اینکار رو میکنن، بعضی بخاطر اینکه از اینکه برنامشون توسط دیگران آزادانه استفاده بشه لذت میبرن، بعضی اصولا حس میکردن اینکار وظیفهء اونهاست و بعد اخلاقی داره، بعضی میگفتن چون از دستاوردهای نرم افزار آزاد استفاده کردن و میکنن بهش مدیون هستن و باید چیزی بهش پس بدن...

بنظر من محیط کاری نرم افزار آزادیها هم باید خیلی باصفا و صادقانه و دوستانه تر باشه تا محیطهای دیگر. اینکه یک شرکتی اجازه بده در اون فعالیت نرم افزار آزاد هم انجام بشه و یک بخش و محصولی در این ارتباط هم داشته باشه اصولا ماهیت محیط کار رو عوض میکنه و از یک رابطهء خشک و غیردوستانه و بی اعتماد به چیزی که همه درش احساس رضایت و خوشبختی بیشتر میکنن تغییر میده. اصلا بعید نیست که بازدهی کار هم به این شکل واقعا بالا بره.
من خودم وقتی کارفرما بالای سرم باشه و رابطه صرفا از نوع بده بستان مالی باشه بازدهی کارم خیلی افت میکنه. وقتی کارفرما انسان و دوست بشریت باشه و نه صرفا درحال تخریب و چلاندن بقیهء دنیا برای پرشدن جیب خودش، و ببینم بجز پول به چیزهای دیگری هم اهمیت میده، روحیه میگیرم و ذهنم آزاد میشه و بهتر میتونم تمرکز کنم.
از بیزینسمن هایی که انسانیت رو بکلی فراموش کردن و دیگران رو بشکل بستهء اسکناس و برای چلاندن میبینن، کسانی که فکر میکنن زرنگی و عرضه داشتن یعنی پول داشتن و استفاده از فرصت و نیروی دیگران بدون توجه به اثراتش بر روی بقیهء افراد و جامعه، کسانی که وظیفه ای برای خودشون در مقابل انسانیت قایل نیستن و حتی باوجود توانا بودن کاری برای بشریت نمیکنن و چیزی به جامعه پس نمیدن،...، بی نهایت متنفرم!

شاید بگید خب از این شرکتها مالیات گرفته میشه. اما مالیاتی که گرفته میشه نمیتونه همهء عوارض این سیستمها رو جبران بکنه. اینکه پولی بدن، حتی خیلی بیشتر از مالیات فعلی، بازهم نمیتونه جای فعالیت در نرم افزار آزاد و امثالهم رو بگیره. یکجوری باید انحصار کنترل بشه و فرصت و امکانات آموزشی و عرصهء فعالیت در اختیار عموم قرار بگیره.
فردا همین شرکتها میخوان افرادی رو از همین جامعه و دانشگاههاش استخدام بکنن. پس این افراد باید آزادانه آموزش دیده باشن و ازشون کار بربیاد.

البته بهرحال اینکه شرکتهای تجاری از کجا پول میارن سوال منطقی ای هست.
بخصوص اونهایی که صرفا روی نرم افزار آزاد کار میکنن.
بنظر من همونطور که گفتم دلیل کافی وجود داره که به اینطور چیزها کمک بشه.
و شرکتهایی که فعالیت در نرم افزار آزاد تنها بخشی از فعالیتهای تجاری اونها رو تشکیل میده، دلایل زیاد و محکمی برای شرکت در نرم افزار آزاد و حمایت و کمک بهش میتونن داشته باشن.
حتی شرکت های تجاری دیگر ممکنه به این شرکتها در زمینهء نرم افزار آزاد کمک کنن. حالا چه بطور مستقیم با پول و چه با حمایت و مشارکت های دیگر.

مثلا شما همین شرکت نوکیا رو درنظر بگیرید.
مسلما از دستاوردهای نرم افزارهای آزادی که خودش همش رو تولید نکرده استفاده های وسیعی میکنه. مثلا فرمت های آزاد در گوشی های موبایلش، سیستم عامل لینوکس، چه روی سیستمهای شرکت خودشون و چه توی گوشی و دیگر محصولات، بخاطر همهء اینها کلی صرفه جویی مالی براش میشه ... حتی همین Qt که داره ارایه میکنه و خودش از کدها/الگوریتم های آزاد مختلف دیگری هم استفاده میکنه که خودشون تولید نکردن. حالا میتونه با Qt برای خودش و گوشی هاش کلی کار بکنه و عدهء فعالان در این زمینه رو هم افزایش بده و از دستاورد بقیهء افراد جامعه هم برخوردار بشه و حتی فروش محصولات سخت افزاریش رو بالا ببره. خیلی ها ممکنه برنامه ای برای گوشی های خودشون بنویسن.
پس چرا نباید از نرم افزار آزاد حمایت بکنه؟

اصولا نرم افزار، این فیلد با خصوصیات استثنایی، باید همینطور باشه. همونطور که استالمن گفته، درواقع، نرم افزار باید آزاد باشد!
برای تولید این نرم افزارها بقدر کافی انگیزه هست و میتونه بصورت همین فعالیتها و ارتباطها و حمایت های جانبی انجام بشه. مثلا توسط شرکت های تولید سخت افزار.
کلا هم تولید نرم افزار هزینهء خیلی سنگینی نداره (نسبت به تولید در فیلدهای دیگر)، و همه از هرکجای دنیا در هرحدی میتونن درش مشارکت کنن، بدون محدودیت های فیزیکی، بعد از تولید تکثیرش هم که بدون خرجه.

اینکه ما امروز نرم افزارها و سیستم عاملهایی داریم که قیمتشون از سخت افزار بیشتر هست چیز درستی نیست! فقط جیب یک عده با یک انحصار و ایجاد کمبود تصنعی خیلی پر میشه و تعادل مالی و بازاری در جامعه هم شدیدا مختل میشه.
انحصارهایی هم که روی فکر و علم بوجود میارن واقعا برای جامعه مضر هستن.
این شرکتهای انحصاری برای حفظ منافع خودشون و بیشتر کردنش مدام در سیاست و قانون هم دخالت میکنن و اوضاع رو خرابتر میکنن.

شرکتی که رایانه تولید میکنه و درآمد خوبی داره میتونه براش سیستم عامل و نرم افزارهای آزاد هم تولید کنه و از فعالیت های خارجی ای که توسط افراد و شرکت های دیگر در این زمینه انجام میشه هم استفاده کنه.
حالا هزینهء اینکار رو اگر بکشن روی قیمت رایانه هاشون، احتمالا کمتر از هزینهء سیستم عامل و نرم افزارهای انحصاری شرکت های دیگر خواهد بود. ضمن اینکه کاربران اگر پولی میدن حداقل از نرم افزار آزاد استفاده میکنن که اختیار و امکانات کاملی بهشون میده و برای جامعه و علم و آموزش هم خیلی مفیدتره.
کاربر میتونه این نرم افزار رو بدون محدودیت کپی کنه و ضرری هم متوجه شرکت سازنده نمیشه.

دولتها هم میتونن و احتمالا باید حمایت از نرم افزار آزاد بکنن.
برای آموزش، برای عدالت، برای فرصتهای برابر، برای تعادل و عدالت اقتصادی.

چرا نظام آموزشی پایه رایگان هست؟ آیا هزینه نداره؟
چون نفع عمومی درش هست و درکل به نفع اجتماع میشه.

نرم افزار آزاد هم همینطوره.

[mehran.shakeri]

پس میشه نتیجه گیری کرد که محصولات رایگان ، عمدتا درآمد مستقیم چندانی ندارن ، اما با توجه به بحث رقابت و از بین بردن انحصار واقعا حیاتی اند

[ilius]

<!-- m --><a class="postlink" href="http://mtux.wordpress.com/2009/04/07/why-should-i-release-my-software-under-a-free-license/">http://mtux.wordpress.com/2009/04/07/wh ... e-license/</a><!-- m -->

<!-- m --><a class="postlink" href="http://bos.opatan.com/78/foss-projects-iranian-students/">http://bos.opatan.com/78/foss-projects- ... -students/</a><!-- m -->

<!-- m --><a class="postlink" href="http://bos.opatan.com/127/lack-of-hr/">http://bos.opatan.com/127/lack-of-hr/</a><!-- m -->

<!-- m --><a class="postlink" href="http://bos.opatan.com/68/12-open-source-business-models/">http://bos.opatan.com/68/12-open-source ... ss-models/</a><!-- m -->

[mtux]

پس میشه نتیجه گیری کرد که محصولات رایگان ، عمدتا درآمد مستقیم چندانی ندارن ، اما با توجه به بحث رقابت و از بین بردن انحصار واقعا حیاتی اند

نه به این سرعت

اما به نظر من انتشار سورس یک برنامه برای توسعه‌دهنده‌ی اصلی خیلی میتونه مفید باشه
یکیش اینه که شرکتی که داره یک برنامه رو توسعه می‌ده، می‌تونه با داشتن تعداد کمی توسعه‌دهنده، و بیشتر با اتکای بر توسعه‌دهندگان خارجی که پولی هم دریافت نمی‌کنن! نرم‌افزار رو توسعه بده! کاری که خیلیها می‌کنن!
و به نظر می‌رسه یکی از اهداف نوکیا از LGPL کردن Qt هم هست!

[Folaani]

اینکه بیرون دادن کد و بخصوص تولید یا شرکت در پروژه های نرم افزار آزاد و اپن سورس برای شناخته شدن و استخدام خیلی مفید هست، واقعا درسته.

از طرف دیگه اصولا هیچ چیزی به اندازهء ورود و شرکت در این دنیای بزرگ و پر از برنامه نویسان، سیستمهای عامل، نرم افزار، منابع و مستندات و خودآموزها، دانشهای تماما آزاد و کامل از پایه، و متدولوژیهای مختلف، انسان با ظرفیت رو به حداکثر پتانسیل خودش نمیرسونه.

نرم افزار آزاد برای کسانی هست که خودشون هم از لحاظ فکری آزاد شدن و به حدی از شهامت و انعطاف و هماهنگی با واقعیت رسیدن که خودشون رو با خودشون و تمامی دنیای پیرامون مستقیما رودررو کنن.

مسلما میان این افراد انسانهایی وارسته و در سطوح بالاتری از قدرت فکر، دانش، و آزادی اندیشه و روح، بیشتر از قشرهای دیگه پیدا میشه. این کاملا طبیعی و منطقی هست و میشه گفت اینقدر روابط روشن و محکمی داره که مثل یک فرمول ریاضی هست که کسی نمیتونه انکارش کنه.

بارها این مسئله به من ثابت شده.
در دبیرستان یک استاد ریاضی داشتیم که میگفت، وقتی شما معلومات خودتون رو به دیگران هم انتقال بدید، مدام سعی میکنید برتری و جایگاه خودتون رو حفظ کنید و با انگیزه و انرژی کافی به یادگیری و پیشرفت بیشتر ادامه بدید (رقابت، نه حسادت!)، و در یکجا متوقف نمی مونید یا سرعت پیشرفتتون کم نمیشه.
فرق رقابت و حسادت چیه؟ در حسادت مهم پایینتر بودن دیگرانه که لزوما به معنای بالاتر بودن و پیشرفت خودمون نیست. و این میتونه انرژی رو صرف انحصار و حقه و صدمه زدن به دیگران بکنه، درحالیکه خودمون هم در این میان دچار سکون و رکود و حتی عوارض متعددی میشیم. اما در رقابت پیشرفت و پویایی و تلاش همراه با کمی استعداد واقعی حرف اول رو میزنه.
به این روش انسان انسان باقی می ماند!! هم از لذت آموختن و انتشار دانش و ارتقای انسانهای دیگر و جامعهء خودش بهره مند میشه (البته اگر درکش کنه و انگیزهء درستی داشته باشه) و از نظر اخلاقی و معنوی و حتی دینی هم روسفید از آب درمیاد، و مورد احترام و اعتماد دیگران و اجتماع و بشریت قرار میگیره، و هم خودش همیشه پویا و درحال پیشرفت با سرعت حداکثری باقی میمونه و اگر به جایی برسه از راه مشروع رسیده و وجدان آسوده ای داره. از سوی دیگر جامعهء بهتر شده، سودهای متعددی هم به تک تک افراد میرسونه.
بقول شاعر، تو نیکی میکن و در دجله اندازه، که ایزد در بیابانت دهد باز.
تازه بنظرم بیشتر از چیزی که انداختی گیرت میاد!!

فکر میکنم همه تجربه کردن که وقتی آدم از دیگران برتر هست و در این جایگاه احساس امنیت کافی هم میکنه، خیلی وقتها باعث تنبلی و رکود میشه.
من خودم این تجربه رو وقتی از یک دبیرستان نمونه به یک دبیرستان سطح پایین رفتم داشتم و چون تقریبا بدون درس خوندن هم از بقیهء کلاس برتر بودم و استادها انتظار زیادتری ازم نداشتن، تنبلی کردم و به سرعت دچار عقب موندگی شدم.

باید بگم بعد از ورود به دنیای نرم افزار آزاد اینقدر چیز یاد گرفتم و سرعت پیشرفتم چند برابر شد و حتی ظرفیتم (نتیجهء باز کردن دروازه های ذهن)، که در حالت دیگری بعد از گذشت سالهای خیلی بیشتری هم نمیتونستم به اون حد برسم. شاید حتی خیلی چیزها رو تا آخر عمرم هم نمی فهمیدم و از خیلی توانایی و دانشها و مهارتها محروم میماندم.
از طرفی نرم افزار آزاد واقعا فقط نرم افزار و علم رایانه نیست، میتونم بگم من از ابعاد دیگه هم خیلی چیزها ازش بیرون کشیدم. حتی یک بینش سیاسی قوی هم جزوش بوده. کلی مسایل قانونی و اجتماعی و اخلاقی بدردبخور یاد گرفتم. و فهمیدم که دنیا چقدر پر از دروغ و تبلیغات و انحراف هست. فهمیدم که باید چطور فکر و عمل کنم و چطور در زندگی کلاه سرم نره و در عین حال دچار افراط و حماقت افتادن از سوی دیگر پشت بام نشم، و خودم هم تبدیل به اهریمن دیگری نشم.
انرژی خودم رو روی مسایلی که چندان مهم نیستن یا در کنترل ما نیستن هدر نمیدم و به قلب خودم فشار نمیارم و دچار جنگ اعصاب و بیماری قلبی نمیشم اگر کسی برنامه و الگوریتم من رو کپی کرد یا احیانا فرصتی رو از چنگم درآورد.
همهء اینها بیهوده هستن و بهتره انسان بیشتر انرژی خودش رو روی پیشرفت واقعی صرف کنه تا پنهان کاری و مبارزهء روانی و جنگ تزویر با دیگرانی که خودشون درحال درجا زدن هستن.
اگر انسان قوی بشه مطمئنا اینطور مسایل صدمهء خیلی کمتری بهش میزنه و همه جا شناخته و مورد پذیرش واقع میشه و بهرحال کارهایی وجود داره که فقط اون میتونه انجام بده و کپی کردن و حقه بازی در اونها راهی نداره.

و من افرادی رو که مدام لجبازی میکنن و با نرم افزار آزاد بدخو یا بدبین هستن و روی مثلا میکروسافت و ویندوز تعصب دارن و اغلب خودشون هم پول پرست، مغرور، و انحصارگر هستن رو وقتی دیدم و شناختم، تقریبا همشون ویژگیهای یکسانی داشتن: خودبزرگ بینی، جهل و کم سوادی، ساده لوحی، ... .
این آقایون بخاطر محدود بودن ذهن خودشون و بستن دروازه های روح بر روی حقیقت، در دنیای خیالی ذهنشون که تمامی حقیقت نیست و حتی بخش اعظم اونهم نیست و حتی گاه کاملا اشتباه و معکوس حقیقت هست، زندانی هستن.

مثلا یکی میگفت از شما دارن سوء استفاده میکنن و نرم افزار آزاد یک فریبی برای استفاده از استعداد و وقت و انرژی مفت دیگران بوده!!
درحالیکه من تابحال حداقل صدبرابر چیزی که به این فلسفه و دنیا پس داده باشم چیزهای ارزشمندی دریافت کردم.
اینهمه نرم افزار، کد، آموزش، کمک، منابع دانش آزاد... که دیگه خوراک همیشگی من شدن بسیار بیش از چیزی هست که من براش زحمتی کشیده باشم.
قبلا در دنیای انحصار و میکروسافت، تمام اینها یا نبود یا خیلی کمتر و ضعیف تر بود.
حتی میان دوستانی که داشتم کسی هرچیزی رو براحتی یاد نمی داد. چون اونها هم یک تفکر بسته و انحصارگرایانه و مطابق با الگوی پلتفرم و نرم افزارهایی که استفاده میکردن داشتن و همه چیز رو به شکل بیزینس و پول و زرنگی میدیدن.
اونها فکر میکردن که ساختن دنیایی با ساختار و قوانینی دیگر ممکن نیست.
اونها وقتی از نرم افزار کرک شده استفاده میکنن یاد میگیرن که همه چیز پولیه و کسی به رایگان هیچ چیزی به آدم نمیده و این خود آدم هست که وقتی نمیتونه یا نمیخواد پول بپردازه باید کلک بزنه و کار نامشروع و غیرقانونی انجام بده.
تازه این بازهم باعث نمیشه که ما به کد برنامه و الگوریتم و روش کار و آموزشی در ارتباط با اینکه برنامه واقعا چطور کار میکنه و ما چطور میتونیم خودمون به چنان سطحی برسیم که دیگه نیازی به کرک کردن نرم افزارهای دیگران نداشته باشیم، دست پیدا کنیم.
و ما باید فقط روشهای کرک رو خوب یاد بگیریم و منتظر باشیم دیگران برنامه درست کنن تا ما کرک کنیم یا کرک رو از جایی گیر بیاریم و حتی کرک های سخت و اساسی رو هم اونهایی که دانش و مهارتش رو دارن برامون انجام بدن و ما صرفا با چنتا آدرس و کیورد دنبالش بگردیم!
خیلی ها از صرف پیدا کردن اینطور چیزها در اینترنت احساس لذت و خوشبختی و قدرت زیادی بهشون دست میده و فکر میکنن دنیا رو فتح کردن!! من خودم این رو دیدم!

از سوی دیگر، با وجود تمامی اینها، این آدمها خودآگاه یا ناخودآگاه این احساس متقابل رو هم دارن که برنامه نویسان اون برنامه ها نمیخوان اونها پیشرفت کنن و از این وضع فلاکت بار و آلودگی زشت دربیان و اونها هم صرفا آدمهایی مثل خودشون هستن که شاید زرنگتر یا با استعدادتر و باسوادتر بودن. یعنی هیچکس چیزی رو به رایگان به دیگری نمیده. حتی دانش هم انحصاریه و تحت مالکیت قرار داره. و اونها هیچوقت نمیتونن توان و اختیار برنامه نویسی رو با کرک کردن بدست بیارن.

یعنی مکان و زمان بدنیا آمدن ما و امکانات اطراف ما، حتی امکان استفاده از ظرفیت ها و توانایی های طبیعی ما رو هم کنترل میکنه. چون مثلا فلان کس قبل از من فلان چیز رو ثبت کرده و فلان علم رو کشف کرده و فلان چیز رو ساخته، چون فلان وقت و در فلان کشور و با فلان امکانات بدنیا آمده و من اینقدر شانس نداشتم که بتونم حق استفاده از علم و فکر رو بدست بیارم!!
یعنی رابطهء تمام دنیا همینه: تا میتوانی از فرصت استفاده کن و بخور تا خورده نشوی!!
تازه خیلی از این افراد خودشون رو رسما دزد هم میدونن!! که واقعا هم اینطور نیست! و من مخالفم با اینکه کرک و استفادهء از نرم افزارهای انحصاری، بخصوص جایی که محدودهء کشور و سیستم قانونی اونها نیست، اسمش دزدی باشه.
اینکار نهایتا قانون شکنی، و لطمه به بعضی ساختارهای اجتماع هست اگر اون قانون درست و منصفانه بوده باشه.
اما اینکه میگم اینکار دزدی نیست لزوما از فلاکت بار و مضر و زشت بودن و جنبه های اخلاقی منفی اینکار خیلی کم نمیکنه.
شاید چون این افراد بهرحال فکر میکنن که دارن دزدی میکنن!! پس اگر لازم بشه دزدی واقعی هم میکنن!! البته اگر مجبور باشن!! (مثلا فکر کنن به اتومبیل شما نیاز دارن!!)
البته کمی مزاح هم کردم.
گذشته از شوخی، اینکارها تماما فلاکت بار و مضر هست، چون باعث عقب ماندگی و وابستگی ما به چیزهای کم ارزش و بودن همیشگی کنترل و سرنوشت ما در دست دیگران (اونهم از نوع انحصارگر و بیزینسمن و بیگانه) میشه.
ما پیشرفت نمیکنیم و مثل معتادی که انبار مواد مخدر پیدا کرده و مفتی مواد مصرف میکنه خودمون رو به سوی نابودی سوق میدیم.

این افراد عزیز نابغه یک چیزی که بلد هستن فکر میکنن دیگه تمام دنیاست! چون اطلاع ندارن چقدر چیزهای بیشتر و بزرگتر و پایه ای تر وجود داره که بطور کامل و دقیق و معتبر و خیلی راحت و بدون منت دراختیار همگان هست.
خیلی از این افراد که تفکری بسته و انحصارگرایانه دارن، اصولا هنوز ظرفیت و قدرت دستیابی به سطوح بالاتر و استفاده از منابع و امکانات آزاد رو پیدا نکردن، و بنابراین یا از حقیقت اطلاعی ندارن یا تمایلی به رودررو شدن باهاش ندارن و یا ارزشی براش قایل نیستن (چون قادر به استفاده از اون نیستن).
شاید تنوع و حجم عریان و بالا در دنیای آزاد، یکی از عوامل هراس انگیز برای بعضی افراد باشه.

دوتا کد مینویسن فکر میکنن دنیا رو فتح کردن و به فکر زدن هزار جور قفل و بست و حق کپی رایت بهش و ثبت در ادارهء اختراعات هستن تا کسی بدون اجازه و منت کشی یا پرداخت پول قلمبه به اونها نتونه از دسترنجشون استفاده کنه!
غافل از اینکه امروز کمتر کسی میتونه به سختی چیزی ارایه کنه که پیش از این ارایه نشده باشه. تازه کارهای اونها اصولا اغلب در حد کاملا بدوی و پیش پاافتاده ای هست.
جالبه که در عین این حال، خیلی از این افراد واقعا از خودنمایی و تعریف و تمجید دیگران خیلی خوششون میاد و بنظر میرسه بهش کاملا محتاج هستن و بنابراین سعی میکنن برنامه و سواد و آی کیوی خودشون رو به نمایش بذارن!!
وقتی هم بعد از این کارها مثلا برنامشون کپی میشه یا کسی از روش تقلید میکنه دادشون درمیاد که شما اخلاق رو زیر پا گذاشتید و حق منو خوردید و دزدید و غیره. و دنبال وضع قوانین شدید و ابزارهای پرقدرت به هرقیمتی و تحمیل هر هزینه ای به اجتماع هستن تا از حقوق خودشون محافظت کنن.
مثل دختری که با پوشش تحریک کننده بیاد توی خیابون و خودنمایی و تحریک هم بکنه و منتظر باشه دیگران فقط بهش لذت بهت و حیرت و منت کشی بدن، و خودش چیزی نپردازه، و بعد که یکی بلایی سرش بیاره و کلاهی سرش بذاره دادش دربیاد که شما حیوان هستید و شرف ندارید و از این حرفها!
البته من نمیگم که هیچکدام از این کارها درست هستن و همه اینطور عمل میکنن. اما میخوام بخشی از تناقضهای رفتاری و نکات خنده دار رو نشون بدم که نشان متناقض بودن نظام فکری افراد زیادی در اجتماع هست.
اغلب مردم میخوان همه چیز رو باهم داشته باشن. و خب اغلب همه هم همینطور هستن!! پس همه سعی میکنن همه چیز رو با هر روشی شده از همدیگر بگیرن.
بنظر من کسی که سعی میکنه انحصار و منت و خودنمایی خودش رو به اجتماع تحمیل کنه هیچ فرقی با افرادی که کارهای زشت دیگر رو انجام میدن نداره. شاید بدتر هم باشه. حداقل این کار پنهان تری هست و میشه بهش جلوهء ظاهری مشروع داد.