نظر سنجي : معنی Copyleft به زبان فارسی کدام است؟ |
|||
کپی آزاد | 0 | 0% | |
رد کپی ( رد کردن حق کپی انحصاری ) | 1 | 25.00% | |
رد کپی انحصاری | 0 | 0% | |
حق کپی آزاد | 1 | 25.00% | |
حق انتشار آزاد | 0 | 0% | |
هیچ کدام | 2 | 50.00% | |
همه | 4 راي | 100% |
* شما اين گزينه را راي خود کرديد. | [مشاهده نتايج] |
نظرخواهی: معنی copyleft ؟
|
2010-08-29, 09:01 PM,
ارسال : #1
|
|||
|
|||
نظرخواهی: معنی copyleft ؟
درود
دوستان من یک نظر خواهی گذاشتم می خوام بدونم از نظر شما عزیزان معنی copyleft چه باید باشه؟ چه معنی ای برای copyleft مناسب تر هست؟ ما باید خودمون فرهنگ زبانی رو که باهاش صحبت می کنیم غنی کنیم نه یک عده بی سواد که در فرهنگستان زبان نشستن و کامپیوتر رو رایانه معنی می کنن... اگر معنی ها کم و کاستی داره ببخشید. اگر این نظر خواهی به نتیجه ای نرسید در آینده نظرخواهی دیگری گذاشته خوهد شد. مدت نظرخواهی بیست روز است و از تاریخ یکشنبه 7 شهریور 1389 بر روی سایت گذاشته شده. برای نظر دادن باید وارد سایت شوید. با سپاس |
|||
2010-08-29, 09:39 PM,
ارسال : #2
|
|||
|
|||
پاسخ: نظرخواهی: معنی copyleft ؟
copyright = حق تکثیر
copyleft = واگذاری تکثیر اگر در اینجا left همان اسم مفعولی فعل leave باشد، به معنای ترکشده یا رهاشده یا واگذارشده یا جامانده است. اگر در اینجا left همان جهت چپ است، به معنای جناح مخالف یا طرف/سمت چپ است. وبنوشت رایانهدوست؛ جزء کوچکی از اجتماع کاربرهای گنو/لینوکس |
|||
2010-08-30, 03:33 PM,
ارسال : #3
|
|||
|
|||
پاسخ: نظرخواهی: معنی copyleft ؟
کسی معنی دیگه ای نداره؟
|
|||
2010-08-30, 06:55 PM,
ارسال : #4
|
|||
|
|||
پاسخ: نظرخواهی: معنی copyleft ؟
به کپی رایت چی میگن؟ حق نشر؟
به کپی لفت هم میشه گفت آزادی نشر یا نشر آزاد. ضمنا کپی لفت بیشتر یه بازی با کلمات هست و در تقابل با کلمهء Right در کپی رایت که به معنای راست هم میشه. همونطور که میبینید مثلا آرم کپی لفت یک علامت C معکوس شده داره به سمت چپ. |
|||
2010-09-02, 12:55 PM,
ارسال : #5
|
|||
|
|||
پاسخ: نظرخواهی: معنی copyleft ؟
چون بيشتر هدف حق کپی آزاد است در نتيجه به نظر من همان حق کپی آزاد ميتواند معني دقيقتري باشد
<!-- m --><a class="postlink" href="http://www.rashtonline.ir">http://www.rashtonline.ir</a><!-- m --> ===دور ه های آموزش لینوکس <!-- m --><a class="postlink" href="http://www.gullug.org">http://www.gullug.org</a><!-- m --> <<== وب سایت رسمی گروه کاربران لینوکس گیلان <!-- m --><a class="postlink" href="http://www.hashem-wolf.ir">http://www.hashem-wolf.ir</a><!-- m --><====وبلاگ شخصی |
|||
2010-09-03, 01:55 PM,
ارسال : #6
|
|||
|
|||
پاسخ: نظرخواهی: معنی copyleft ؟
یه طنزی تو Copyleft هست که تو واگذاری تکثیر و تکثیر آزاد و ... نیست. فرضن ترجمش باید بشه یه چیزی تو مایه های تکثیر ول (البته من اینو پیشنهاد نمیکنم!)
چندتا نکته: ۱. چرا تو ترجمه ها کپی میارین حالا که داریم ترجمه میکنیم یه فکری برای Copy هم بکنیم. ۲. وقتی right رو حذف میکنیم و جاش left میذاریم قاعدتن باید دیگه تو ترجمه از حق استفاده نکنیم. -Of course, a lot of us just find it great fun. -About Debian |
|||
2010-09-03, 10:07 PM,
ارسال : #7
|
|||
|
|||
پاسخ: نظرخواهی: معنی copyleft ؟
Copyright یه اصطلاح هست و نمیشه به دو قسمت copy و right تجزیهش کرد.
یعنی کپیرایت به معنای حق کپی نیست. بلکه به معنای حقالتألیف یا مجوز یا توافقنامهٔ نرمافزار هست. همونطور که کپیلفت هم نوعی کپیرایت محسوب میشه و نرمافزارهای آزاد و مثلاً GPL هم کپیرایت دارن. با اینکه همه حق کپی این نرمافزارها رو دارن، ولی کپیرایتش فقط متعلق به یک نفر یا یک گروه یا شرکت خاص هست که اون رو تولید کردن. تنها نرمافزاهایی که تحت Public Domain باشن کپیرایت ندارن. یعنی نرمافزاری که کپیرایت نداشته باشه، میشه Public Domain کپیلفت هم یه اصطلاح هست که بازم نمیشه تجزیهش کرد (یعنی معنایی که از ترکیب معنای دو کلمهش بدست میاد با معنای اصطلاحیش یکی نیست). و ترجمهٔ این لغت هم خیلی خیلی سختتر از ترجمهٔ copyright هست. اصلا ترجمهٔ copyleft به نظر من مسخرهس و بهتره که ترجمه نشه. کپیرایت هم به نظر من بهتره ترجمه نشه، ولی اگه قرار باشه ترجمه بشه، به نظر من بهترین ترجمه حقالتألیف هست (نه حق نشر). اما این سوال که «اگه کپیرایت به معنای حق کپی نیست، پس چرا به این صورت مصطلح شده و کلمهٔ کپی از کجا اومده؟» جواب: علتش اینه که شاید مهمترین حقی که اکثر تولیدکنندگان نرمافزار برای خودشون قائل میشن (و مهمترین محدودیتی که توی توافقنامه یا مجوز یا لایسنس نرمافزار اومده)، جلوگیری از کپی نرمافزار (غیر از کسانی که سازندگان نرمافزار بهشون اجازه داده باشن). مخصوصاً اوایل مطرح شدن این مفهوم، شاید مهمترین حقی که سازندگان نرمافزار میخواستن برای خودشون ثبت کنن (که جنبهٔ قانونی پیدا کنه) همین حق کپی کردن بود. ولی در حال حاظر، مفهوم کپیرایت چیزی بیشتر از بحث کپی کردن هست، و هر گونه شرط و محدودیتی که برای استفاده از نرمافزار ذکر شده باشه (توی لایسنس یا توافقنامهٔ نرمافزار) جزو کپیرایت محسوب میشه. و مفاهیم copyright و license و agreement تقریباً به یک چیز اشاره میکنن. مثلا میگم (شوخی) اگه توی agreement یه نرمافزار نوشته باشه که قبل از استفاده از نرمافزار باید 5 دقیقه قدم بزنید ، و شما این کارو نکنید، کپیرایتش رو نقض کردید!!! (در حالی که این قضیه هیچ ربطی به کپی کردن نداره!!) StarCalendar | Blog | 1+ | OS |
|||
2010-09-04, 02:54 PM,
ارسال : #8
|
|||
|
|||
پاسخ: نظرخواهی: معنی copyleft ؟
کپی رایت در زمان قدیم درمورد حق تکثیر کتابهای کاغذی بوجود آمد و به همین خاطر به نام کپی رایت یا حق کپی برداری معروف هست.
اون زمان تقریبا تمام هدف و کاربرد این قانون، محدود کردن ناشران بود. به مردم عادی کار خاصی نداشت. و جز حق تکثیر برای ناشران مجاز شناخته شده، کاربرد دیگری هم نداشت. اون موقع که فناوریهای تکثیر شخصی و رایانه و اینترنت هم نبود که مسائل اینقدر گسترده و پیچیده باشه. |
|||
2010-09-04, 04:50 PM,
ارسال : #9
|
|||
|
|||
پاسخ: نظرخواهی: معنی copyleft ؟
کپی لفت!
|
|||
2010-09-04, 09:07 PM,
ارسال : #10
|
|||
|
|||
پاسخ: نظرخواهی: معنی copyleft ؟
جالبه که کپی رایت اولیه میگن اصلا بخاطر سانسور از طرف حکومت بوجود آمده، نه اینکه یه حقی برای مولف قائل باشن یا بخوان تالیفات رشد کنن و علم پیشرفت کنه. بسادگی، اون موقع میخواستن هرچیزی که تکثیر میشه تحت نظر و کنترل حکومت باشه.
از وقتی انواع اولیهء روشهای چاپ اختراع شد این ماجرا شروع شد. چون با یک دستگاه چاپ میشد هر نوشته ای رو به تعداد زیاد در زمان کم تکثیر و بین مردم پخش کرد (بقول بروبچ ما، به قصد براندازی نظام!!). تازه بعدش که زمان گذشت و روزگار تغییراتی کرد، بحث مفید بودن این سیستم برای افزایش تالیفات و پیشرفت علم و بهره مندی عمومی پیش آمد. در این موقع هم هنوز تاکیدی روی حقوق طبیعی مولفان درمیان نبود و کپی کردن و تکثیر کردن جزو حقوق و توانایی های طبیعی و مشروع آدمیزاد شمرده میشد که کسی باهاش کاری نداشت! حداقل اون نوعی که برای استفادهء شخصی و غیرتجاری هست. البته کپی کردن چیزهایی مثل کتاب در گذشته توسط افراد عادی کار راحتی نبود. چون یک نفر باید از روش بصورت دستی نسخه برداری میکرد که کار سخت و زمانبر و هزینه بری بود (اگر میدادن کس دیگری این کار رو بکنه). اما درمورد چیزهای دیگه کپی رایت یا پتنت اصلا وجود نداشت! مثلا اگر میدیدی یک نفر یک ابتکاری کرده میتونستی خودت هم از روی اون ایده کپی برداری کنی. اون موقع هنوز عموم عام، امکانات تکثیر راحت و کم هزینهء شخصی رو نداشتن و هدف این قانون کپی رایت، فقط جلوگیری کردن از کار انتشاراتی هایی بود که با ناشر وارد توافق و معامله نشده بودن. پس هنوز این قانون کپی رایت، روی عموم مردم تاثیری نداشت و فقط ناشران که درواقع صاحب یک صنعت تکثیر تجاری بودن و ماشین های چاپ بزرگ و گران قیمت داشتن رو محدود میکرد. کسی کاری به یه نفر که کتابی رو بجای خریدن از دوستش قرض میگرفت و میخوند یا از روش یه نسخه برای خودش دست نویسی میکرد نداشت. اما الان اگر شما نرم افزار رو از دوستت که خودش اونو خریده بگیری و نصب و استفاده کنی، یا جدیدا کتابهای الکترونیکی انحصاری رو، مجرم محسوب میشی. بد نیست در اینجا اشاره کنم که الان هم تفکر نرم افزار آزاد، بین تکثیر و توزیع تجاری و تکثیر و توزیع غیرتجاری یا شخصی تفاوت میذاره. باوجود اینکه الان تکثیر و توزیع در مقیاس وسیع بوسیلهء رایانه و اینترنت انجام میشه، اما اینها اکثرشون در مقولهء غیرتجاری قرار میگیرن و بسیاری از اونا کاملا شخصی هستن، گرچه حجم زیادی دارن (خب تعداد مردم هم خیلی زیاده دیگه!!). تا زمان قانون اساسی ایالات متحده هم نشانه های این تفکر کاملا به چشم میخوره و نحوهء بیان و شرایط این قانون نشون میده که قائل به حق طبیعی بودن این قانون برای مولفان نشدن (البته این ایده ظاهرا پیشنهاد شده بود اما تصویب نشد) و هدف کپی رایت رو کمک به توسعهء علم و هنرهای مفید و غیره توصیف میکنن بجای اینکه بگن این حق طبیعی هرکسی هست که چیزی رو خلق میکنه که روی تکثیر و استفاده از اون توسط دیگران کنترل داشته باشه. نشانهء دیگه بر این تفکر اینکه این قانون و سیستم رو بعنوان یک سیستم اختیاری در نظام حکومتی قرار میدن که اگر کنگره صلاح دید چنین سیستمی پیاده بکنه، وگرنه ضرورت نداره. هیچ اسمی هم از اصطلاح مالکیت فکری در قانون اساسی و مستندات تاریخی نیامده و این اصطلاح نسبتا جدید هست. بعد در دوران معاصر به تدریج با پر رونق شدن درآمدهای حاصل از این انحصارها و گسترش عظیم اطلاعات و وابستگی جامعه به اون و افزایش ارزش اطلاعات و امکان ایجاد بیزینس و درآمدهای عظیم بر مبنای انواع کارها و اطلاعات، خلاصه سرتون رو درد نیارم... یه عده شروع کردن به تحریف معنا و هدف و تشدید و گسترش این قانون و قوانین مشابه، برای پر کردن جیب خودشون! البته من نمیگم گسترش و تشدید این قانون نسبت به زمان قدیم، لزوما نادرسته و توجیهی نداره و الانم مثل قدیم فقط کتاب کاغذی باید کپی رایت داشته باشه اونم فقط برای اعمال بر روی انتشاراتی ها (هرچند چنین نظری لزوما غلط هم نیست). دلیلی نداره صرفا چون ریشهء کپی رایت اون بوده و تفکر اون موقع اون بوده، ما هم نباید فراتر بریم و تغییرش بدیم و طور دیگری فکر کنیم. اما بنظر میرسه اینطور قوانین که الان به اسم قوانین مالکیت فکری معروف شدن (من بهشون میگم قوانین انحصار فکری)، درحال حاضر خیلی بیش از حد گسترده و شدید هستن و از تعریف، هدف صحیح و بهینگی خودشون خارج شدن. باید یه تعادلی میان آزادی طبیعی انسان، منافع عمومی (که هر دو خیلی مهم و دارای اولویت بالایی هستن)، و حقوق مولفان و مخترعان و مبتکران و منافع اونها برقرار کرد. ولی الان تفکر عمومی ای که تاحد زیادی هست چون تکیه بر اصل مالکیت داره، بنابراین حد و مرزی هم نمی شناسه و انگار نه انگار که انسان در گذشته این آزادیها رو بصورت طبیعی و بدیهی داشته و انگار نه انگار که در یک اجتماع منافع عمومی جزو بالاترین اولویت ها هستن. چرا مالکیت فکری یک چیز واقعی نیست؟ استدلاها و مثالهای متعددی برای این مطلب وجود داره. در زیر به یکیش دقت کنید. فرض کنید فلانی چیزی رو اختراع کرد و به نام خودش ثبت کرد، بعد منکه خبر نداشتم و همون چیز رو ممکنه حتی زودتر از اون شخصی اختراع کرده باشم اما ثبتش نکردم، عملا از استفاده از چیزی که خودم اختراع کردم محروم میشم، درحالیکه دیگری این حق رو داره به صرف اینکه زودتر از من اونو ثبت کرده. در اینجا درواقع هیچ چیزی تحت مالکیت شخص دیگری نبود که من دزدیده باشم، بلکه من هم مثل اون شخص چیزی رو از خودم بوجود آوردم و در اصل مال خودمه و بصورت طبیعی باید آزادی استفاده از توانایی و دستاوردهای خودم رو میداشتم. این مالکیت فکری که میگن اصلا وجود نداره! یک مفهوم ذهنی صرف و ساختگی هست. فکر در خیلی موارد به هیچ وجه قابل اثبات مالکیتی نیست. چون نمیشه ثابت کرد چیزی که در ذهن دیگران وجود داره از ذهن کس دیگری بهش وارد شده (حالا بگذریم از اینکه از ذهن شخص اول هم چیزی گم نشده یا اون شخص خودش تکثیرش نکرده که بگیم حتما سرقتی صورت گرفته!!). ضمنا فکر نکنید این مثالی که زدم نامحتمل هست. اتفاقا در تاریخ، اختراعات مشابه از طرف افراد مختلف، بارها پیش آمده. در خیلی موارد بدون اینکه هیچ اطلاعی از کار همدیگه داشته باشن. حالا گیریم که انحصارهای فکری باید باشن. وجدانا بنظر شما، بعنوان اعضای جامعهء بشری و شهروندان خوبش، نظامی مثل نرم افزار آزاد بهتره و به نفع عموم هست یا نظام انحصاری؟ دنیایی رو درنظر بگیرید که نرم افزار و علم آزاد و ویکیپدیا توش نبود و همش انحصاری بود و باید بابت هرچیزی کلی پول میدادیم و دست آخر هم فقط اجازهء استفادهء محدود ازش رو داشتیم. اگر میگید نظام نرم افزار آزاد و دانش آزاد بهتره و اینکه بتونیم از طریق امکانات فناوری امروزی که در اختیار هرکسی هست و با هزینهء ناچیز و به راحتی و سرعت همه چیز رو به تعداد نامحدود با کیفیت عالی میتونه تکثیر و توزیع بکنه، هر چیزی رو که میخوایم به اشتراک بذاریم و دریافت کنیم و به دوست و همسایهء خودمون کمک کنیم، پس نظر شما اگر اکثریت پیدا کنه، یا از طریق استدلال و علمی و اسنادی ثابت بشه که درکل بیشتر به نفع عموم هست، باید توسط حکومتها بعنوان سیستمی که باید برای جامعه برنامه ریزی کنن انتخاب بشه و دست از حمایت گسترده و کمک و تبلیغ و هزینهء مالیات و منابع ملی برای سیستمهای انحصاری بردارن. در چنین شرایطی سیستمهای انحصاری میتونن درکنار سیستم های آزاد وجود داشته باشن، اما بصورت مستقل و شخصی (اگر تونستن دوام بیارن). و حکومت باید از سیستمهایی مثل نرم افزار آزاد حمایت کنه. مثلا استانداردهای فرمت و نرم افزار کشور رو باید بر اساس نرم افزار آزاد قرار بده و از استفادهء رسمی و گسترده از فرمتهای انحصاری جلوگیری کنه. همینطور میتونه حمایت های ساختاری و رسمی از نرم افزار آزاد داشته باشه. در یک حداقل از وضع قوانینی که بقا و پیشرفت نرم افزار آزاد رو مورد تهدید جدی قرار میدن، کاملا جلوگیری بکنه. چون این سیستم بعنوان مفیدتر و ساختار رسمی جامعه انتخاب شده. در قدمهای بعد خیلی کارها میشه کرد که کیفیت و کمیت و انسجام و استاندارد بودن نرم افزارهای آزاد رو افزایش زیادی داد. |
|||
|