لطفا وارد شوید یا ثبت‌نام کنید تا به انجمن‌ها دسترسی کامل داشته باشید.



 
امتياز موضوع :
  • 0 رأي - معدل امتيازات : 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
ریچارد استالمن از گنو می گوید
2005-08-06, 04:46 PM,
ارسال : #1
ریچارد استالمن از گنو می گوید
پروژه ی گنو
ريچارد استالمن
مترجم: سيدمجيد آيت


اولين جامعه نرمافزار اشتراكي
وقتي كه من كارم را در آزمايشگاه هوش مصنوعي MIT در سال 1974آغاز كردم، به عنوان يك عضو جامعه نرمافزاري اشتراكي بودم كه سالها ادامه پيدا كرد. به اشتراك گذاردن نرمافزار فقط به اين جامعه محدود نبود، بلكه عمري به اندازه كامپيوتر داشت و شايد بيشتر عمري به اندازة دستوالعملهاي آشپزي! اما ما به آن بيشتر از آنچه بايد پرداختيم.
آزمايشگاه هوش مصنوعي از يك سيستم عامل اشتراك زماني به نام ITS سود ميبردكه هكرهاي شاغل در آزمايشگاه آنرا طراحي كردهبودند و با اسمبلري كه براي Digital PDP-10-كه يكي از بزرگترين كامپيوترهاي آن عصر بود- آنرا نوشتهبودند.به عنوان يك هكر شاغل در آن آزمايشگاه و عضو آن جامعه، وظيفه من بهبود اين سيستم بود.
ما نرمافزار خود را يك نرمفزار آزاد نميدانستيم، زيرا چنين اصطلاحي هنوز وجود نداشت. وقتي هركس از شركتهاي ديگر يا ديگر دانشگاهها از ما برنامه را ميخواست يا ميخواست آنرا استفاده كند، من و همكارانم با مسرت يك نسخه از آنرا در اختيار او ميگذاشتيم. اگر شما فردي را ببينيد كه برنامة عجيب و جالبتوجهي دارد، معمولاً از او ميخواهيد كه سورس برنامه را در اختيار شما قراردهد تا شما آنرا مطالعه كرده، تغيير داده و آنرا قسمت به قسمت تفكيك كنيد.

انحلال جامعه
اين وضعيت در اوايل دهة 1980 از زماني كه Digital ديگر سري PDP-10 را ادامه نداد به شدت تغيير كرد.معماري ظريف و قوي دهة شصتي آن،بطور طبيعي قابل بسط يافتن با فضاي بزرگ آدرسدهي كه در دهة 80 ايجاد شدهبود نبود. و اين بدين معنا بود كه تقريباً تمامي برنامههايي كه با ITS ساختهشدهبود، بلااستفاده ميماند.
هم اكنون جامعة هكري آزمايشگاه هوش مصنوعي از هم گسيختهاست. چندي قبل در سال 1981 شركت Simbolics از تمامي آن هكرها دعوت بكار كرد ولي آن جامعه بخودي خود ديگر پا نگرفت. (كتاب هكرها نوشتة استيو لوي، بخوبي به اين قضايا پرداخته است و تصوير كاملي از اين جامعه ارائه نمودهاست. ) در سال 1982 وقتي آزمايشگاه يك PDP-10 جديد خريد، مديران آزمايشگاه تصميم گرفتند از سيستم غير آزاد اشتراك زماني Digital جاي ITS استفاده كنند.
كامپيوترهاي مدرن آن زمان، VAX و 68020 بودند، كه هر يك سيستم عاملهاي خود را داشت، كه هيچ يك آزاد نبود: شما براي دريافت يك نسخة اجرايي قرارداد مخفياي را امضاء نمودهبوديد!
اين بدان معنا بود كه در اولين مرحله استفاده از كامپيوتر شما حق كمك كردن به همسايگان خود را نداشتيد. همكاري اجتماعي كاملاً ناديدهانگاشتهشدهبود. و قانوني كه توسط مالكان نرمافزارهاي اختصاصي ايجاد شدهبود ميگفت: اگر شما به همسايگان خود كمك كنيد، شما مرتكب سرقت شدهايد، و اگر تغييري را ميخواهيد بايد از ما آنرا خواهش كنيد تا ما برايتان ايجاد كنيم.
ايده سيستم اجتماعي نرمافزارهاي اختصاصي اين بود: سيستمي كه به انسانها اجازه تشريك مساعي و تغيير را نميدهد . اين غير اجتماعي است و همچنين غير اخلاقي است، اين امر ممكن است بسياري از خوانندگان را متعجب ميكند. اما شما سيستمي را كه انسانها را تفكيك ميكند و كاربران را بيهيچ كمكي رها ميكند چه ميناميد؟ افرادي كه از اين نكته تعجب ميكنند بايد بههوش باسند كه تعريف سازندگان نرمافزارهاي اختصاص را مبناي تلقي خود از نرمافزار قرار دادهاند. منتشركنندگان نرمافزار به شدت و مدتهاي طولاني است كه كار ميكنند تا به مردم ثابت كنند كه تنها يك روش براي بسط نرمافزار وجود دارد.
وقتي منتشركنندگان نرمافزار از ((تحميل)) ((حقوق))شان ويا ((متوقف كردن دزديها)) سخن ميگويند، نكتة واقعي حرفهاي خود را در لفافه گفتهاند. نكتة اصلي گفتههاي آنها يك تعهد اعلام نشدهاست كه مردم حق ندارند از آنها انتقاد كنند. شك داريد ، اينرا امتحان كنيد.
يكي از اين تعهدات اين است كه شركتهاي نرمافزاري، نسبت به نرمافزارهاي خود به عنوان يك حق طبيعي پاسخگوي كاربران نيستند.( اين اگر يك حق طبيعي است چرا اينقدر به مردم ضرر و لطمه ميزند.) و جالب توجه آن است كه قانون‌اساسي ايالات متحده و قوانين عرفي چنين حقي را به هيچ كسي نميدهند و حق Copyright يك حق طبيعي نيست، بلكه حقي تصنعي است كه با تحميل دولت به ايجاد انحصاري كمك ميكند كه كپيكردن كه حق طبيعي مردم است را سلب ميكند.
ديگر تعهد ناگفته، اين است كه آنچه منتهاي يك نرمافزار است، آن است كه به شما اجازة چه كاري ميدهد. و اين يعني ما استفادهكنندگان كامپيوتر حق نداريم در مورد جامعهاي كه در آن زندگي ميكنيم، تصميم بگيريم.
تعهد سوم آن است كه اگر ما قدرت خودمان را بر كاربران نتوانيم تحميل كنيم، نرمافزار مفيدي نميتوانيم بنويسيم( يا هرگز نرمافزاري نخواهيم داشت كه بدرد اين كار يا آن كار بخورد.). اين ماده تا قبل از اينكه نهضت نرمافزارهاي آزاد عمومي شود، خيلي فريبنده بود ولي بعد از آن جنبش نرمافزارهاي آزاد ثابت كرد كه انبوهي از برنامههاي باز مفيد را ميتواند بدون گذاشتن زنجيرهاي گران بدور آن در اختيار كاربران قراردهد.
اگر ما با اين تعهدات مخالفت بورزيم و بر اساس اين اصل عمومي اخلاقي كه كاربر را در مرتبة اول قرار ميدهد، قضاوت كنيم، آنوقت ما به نتايج متفاوتي خواهيم رسيد. كاربران كامپيوتر بايد در تغيير برنامهها در جهت برآوردن نيازهايشان آزاد باشند و آزاد باشند كه جامعه را در نرمافزارهاي خود سهيم كنند، زيرا كمك كردن به ديگران، اساس جامعه است.

<!-- m --><a class="postlink" href="http://redmeadee.blogspot.com">http://redmeadee.blogspot.com</a><!-- m -->
مشاهده تارنمای کاربر جستجوی تمامی ارسال های کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
2005-08-06, 04:48 PM,
ارسال : #2
 
يك انتخاب شديداً اخلاقي
وقتي جامعة من از هم پاشيد، ادامهدادن آن مانند قبل غيرممكن بود.در عوض من به يك انتخاب شديداً اخلاقي رسيدم.
انتخاب ساده اين بود كه من هم به دنياي نرمافزارهاي اختصاصي بپيوندم، موافقتنامههاي مخفيانه را امضاء كنم و قول بدهم كه ديگر به همكاران هكر قبليام كمككنم.همچنين اگر من به ايجاد و گسترش نرمافزارهايي بپردازم كه بر اساس همان قوانين ايجاد شدهاند، من خود باعث اين شدهام كه عدة بيشتري با اين نرمافزارها باعث گرفتاري ديگران شوند.
من ميتوانستم از اينطريق براي خود پولي بدست بياورم و با كدنوشتن خود را سرگرم كنم. اما من ميدانستم كه در اواخر زندگيام، روزي ميشود كه به گذشتة خود مينگرم كه در تمام اين سالها در حال ساختن ديوارهايي براي جداكردن مردم از هم بودهام و احساس ميكنم كه كل عمرم را براي تبديل جهان به يك مكان ناخوشايند تلاش كردهام.
من به اين روياي پيوستن به موافقتنامه مخفيانه وقتي پايان دادم كه عدهاي از دادن كدهاي سورس برنامة كنترل كنندة يك پرينتر به من و آزمايشگاه MIT خودداري كردند.(نبود اين اطلاعات باعث از كارافتادن مطلق اين پرينتر شدهبود.) بنابراين من با خودم گفتم كه الزاماً اين موافقتنامة مخفيانه چندان هم بيضرر نيست. من از اينكه آنها از دادن كدهاي سورس خودداري كردند، به شدت ناراحت شدم، من نميتوانستم برگردم و چنين كاري را خودم با ديگران انجام دهم.
دليل ديگر مستقيماً به اين امر نامطبوع برميگردد، كه نرمافزارهاي اختصاصي باعث جداشدن افراد از دنياي كامپيوتر ميشود. با اينكه ممكن است روشهاي من بدرفتاري نباشد ولي افراد و سرمايههاي معنوي بسياري اينگونه به هدر خواهند رفت.ممكن است من مقصر مستقيم جداشدن و محدودشدن كاربران كامپيوتر نباشم ولي اين امر ناخودآگاه اتفاق خواهد افتاد.
بنابراين من به جايي رسيدم كه از خودم به عنوان يك برنامهنويس بپرسم، چه كاري براي من بهتر خواهدبود. من از خودم پرسيدم، چه برنامهيا برنامههايي ميتوانم بنويسم كه بتواند دوباره جامعه را بازسازي كند؟
جواب روشن بود: اولين چيزي كه مورد نياز است، يك سيستم عامل است.و آن برنامهاي است كه جهت آغاز بكار با كامپيوتر به آن قطعاً نيازمنديم. با يك سيستم عامل، شما ميتوانيد كارهاي بسياري انجام دهيد، بدون آن شما اصلاً نميتوانيد كامپيوتر را براه بيندازيد. با يك سيستم عامل آزاد ما دوباره ميتوانستيم، يك جامعه از اشتراك مساعي هكرها بوجود بياوريم و از ديگران براي پيوستن به آن دعوت كنيم.و هركس ميتوانست كامپيوتر خود را روشن سازد بدون اينكه احساس توطئه چيدن براي محروم كردن سايرين از دسترنج خودش را بدل راهدهد.
به عنوان يك توسعهدهنده سيستم عامل من يك روش مستقيم براي اين كار دارم. من با خودم ميگفتم كه موفقيت در اين كار براي من ملاك نيست، من براي اين كار انتخاب شدهام. من تصميم گرفتم كه سيستم عاملي بنويسم كه با Unix سازگار باشد و همچنين قابل حمل بوده و كاربران Unix بتوانند بهخوبي از آن استفادهكنند. نام GNU براساس يك سنت هكري از خلاصة منقطع جملة ((GNU ، يونيكس نيست)) ايجاد شد.
يك سيستم عامل فقط به معناي يك كرنل نيست كه به سختي ميتواند يك كامپيوتر را براهبيندازد. در دهة 1970 همة سيستم عاملها شامل فرامين پروسسور، اسمبلرها،كامپايلرها،مترجمها، ديباگرها، ويرايشگرهاي متن ، ميلرها و بسياري چيزهاي ديگر بودند. ITS، VMS، Multics و Unix همه و همه اينها را داشتند. سيستم عامل GNU هم بايد همه را ميداشت.
پيش از اين من اين جملات منتسب به هيلل را هم شنيدهبودم:
اگر من براي خودم نيستم، پس چه چيزي براي من است؟
اگر من فقط براي خودم هستم، من كيستم؟
اگر الان نه، پس كي؟
تصميم بر آغاز پروژة GNU در چنين جوي شكل گرفت.

<!-- m --><a class="postlink" href="http://redmeadee.blogspot.com">http://redmeadee.blogspot.com</a><!-- m -->
مشاهده تارنمای کاربر جستجوی تمامی ارسال های کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
2005-08-06, 04:56 PM,
ارسال : #3
 
آزاد بسان آزادي
اصطلاح «نرم افزار آزاد» بعضي اوقات بد فهميده ميشود، هيچ چيزي بدون قيمت نيست
. اين اصطلاح در مورد آزادي است. اين معناي حقيقي و واقعي نرمافزار آزاد است: يك برنامه، نرمافزار آزاد است ، اگر براي شماي كاربر:
اين آزادي را بدهد كه به هر دليلي آنرا اجرا نمائيد.
آزادي اين را داشته باشيدكه آنرا متناسب نيازمنديهاي خود اصلاح نمائيد. ( براي تحقق اين آزادي در عمل، شما بايد به سورس آن دسترسي داشتهباشيد، زيرا انجام تغييرات در يك برنامه بدون داشتن سورس آن كار بينهايت سختي است.)
آزادي پخش مجدد كپيهاي آن را به صورت رايگان يا در برابر دريافت وجه داشتهباشيد.
آزادي اين را داشته باشيد كه نسخههاي اصلاح شدة خودتان را منتشر كنيد تا جامعه امكان استفاده از تغييراتي كه در آن دادهايد را بيابد.

بنابراين آزاد به معناي آزادي است نه به معناي قيمت نرمافزار، و بين فروش كپيهاي يك نرمافزار و نرمافزار باز بودن آن هيچ منافاتي وجود ندارد.در واقع آزادي قاطعي در فروش كپيها وجود دارد: فروش مجموعة نرمافزارهاي آزاد بر روي يك CD براي جامعة باز مهم است و فروش آنها يكي از راههاي مهم كسب درآمد براي توسعه و ايجاد نرمافزارهاي آزاد است.بنابراين برنامهاي كه مردم نتوانند آنرا در اين CD داشتهباشند، نرمافزار آزاد نيست.
بخاطر ابهاماتي كه در كلمة آزاد وجود دارد، همه درپي گزينههاي ديگري هستند ولي تاكنون گزينة مناسبي يافت نشدهاست.در زبان انگليسي كلماتي كه مختصر فرقي با كلمة Free داشتهباشند بسيارند ولي هريك با محدوديتهايي در ابراز اينكه Free به معناي آزادي باشد روبرو هستند. كلمة Unfettered يا غيرمقيد، به اين معني از همه نزديكتر است. گزينههايي نظير Liberted، Freedom و Open هم معاني غلط و گاه نامناسبي براي اين واژه دارند.

<!-- m --><a class="postlink" href="http://redmeadee.blogspot.com">http://redmeadee.blogspot.com</a><!-- m -->
مشاهده تارنمای کاربر جستجوی تمامی ارسال های کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
2005-08-06, 04:59 PM,
ارسال : #4
 
نرمافزارهاي GNU و سيستم GNU
ايجاد يك سيستم كامل كار بزرگي بشمار ميرود. من تصميم گرفتم تا آنجا كه ممكن است از نرمافزارهاي آزادي كه موجود بود استفاده كنم.بعنوان مثال، من در آغاز از TeX بعنوان ويرايشگر اصلي متن استفاده كردم.سالها پيش، تصميم گرفتم از سيستم X Windows بجاي نوشتن يك سيستم پنجرهاي ديگر براي GNU استفاده كنم.
بدليل اين تصميم، ديگر سيستم GNU نميتوانست مجموعهاي از نرمافزارهاي GNU باشد. سيستم GNU نبايد شامل برنامههايي باشد كه خود GNU نباشند- برنامههايي كه توسط ديگران و در پروژههاي ديگري و به منظور ديگري ايجاد شدهاند، نميتوانند GNU باشند. ولي ما ميتوانيم از آنهايي استفاده كنيم، كه نرمافزارهاي آزاد هستند.
آغاز پروژه
در ژانويه 1984، من به كارم در MIT پايان دادم و شروع بنوشتن نرمافزارهاي GNU كردم.ترك كردن MIT واقعاً ضروري بود، زيرا MIT توانايي دخالت كردن در توزيع GNU به عنوان يك نرمافزار آزاد را نداشت و باقيماندن من درآن بعنوان يك كارمند، ميتوانست باعث اين شود كه MIT ادعاي مالكيت GNU را بكند و قوانين و مقررات خود را به توزيع آن تسري بخشيده و حتي ممكن بود آنرا بصورت يك نرمافزار اختصاصي درآورد. و من نميخواستم، كار بزرگي را انجام دهم كه سودي براي هدف خود من نداشتهباشد، هدف من يك چيز بود: ايجاد دوبارة يك جامعة اشتراكي نرمافزاري.
با اين وجود، پروفسور وينستون كه در آن زمان مدير آزمايشگاه هوش مصنوعي MIT بود، از من با گشادهرويي خواست كه همچنان از امكانات آزمايشگاه استفاده كنم

<!-- m --><a class="postlink" href="http://redmeadee.blogspot.com">http://redmeadee.blogspot.com</a><!-- m -->
مشاهده تارنمای کاربر جستجوی تمامی ارسال های کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
2005-08-06, 06:38 PM,
ارسال : #5
 
بهتر بود به عنوان مقاله برای مدیر سایت ارسال می کردین
جستجوی تمامی ارسال های کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
2005-08-06, 06:51 PM,
ارسال : #6
 
اول که: متشکرم! فراوووووووون!!!
و دوم اینکه:‌ آیا تمام شد یا ادامه دارد؟
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
2005-08-06, 06:53 PM,
ارسال : #7
 
و نیز اشکالات تایپی غیرقابل فهم بیش از اندازه داره و نیز بهم ریختگی فونت ها. لطفاً مرتفع شود.
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
2005-08-06, 08:30 PM,
ارسال : #8
 
where's the link?
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
2005-08-06, 08:58 PM,
ارسال : #9
 
به جای نوشتن این همه چیز غلط غلوط کاش لینک میدادید
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
2005-08-06, 09:46 PM,
ارسال : #10
 
Anonymous نویسنده :به جای نوشتن این همه چیز غلط غلوط کاش لینک میدادید
منظور ایشون این هست:‌"بسیار متشکرم دوست عزیز، لطفاً کمی دقت نمایید!"
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
2005-08-06, 10:01 PM,
ارسال : #11
 
آقا دستت درد نکنه.خوب بود.دوستان هم دیگه اینقدر سخت نگیرند.
جستجوی تمامی ارسال های کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
2005-08-07, 01:16 PM,
ارسال : #12
 
از iranvig گرفتم! ولی خود سایتش بیشتر در مورد کرک نوشته تا هک! لینکی هم وجود نداره چون می شه فقط دانلود کرد اون هم با fromat non-free .doc Wink
ضمنا اگر ممکنه پست های قبلی تون رو لطف کنید و پاک کنید برای کپی و چسباندن بقیه ی متن Wink

<!-- m --><a class="postlink" href="http://redmeadee.blogspot.com">http://redmeadee.blogspot.com</a><!-- m -->
مشاهده تارنمای کاربر جستجوی تمامی ارسال های کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
2005-08-07, 01:59 PM,
ارسال : #13
 
گامهاي اوليه
كمي قبل از اينكه پروژة GNU را آغاز كنم، در مورد كيت كامپايلر دانشگاه آزاد كه VUCK هم ناميده ميشد(در زبان آلماني، كلمة Free با حرف V آغاز ميشود.)شنيده‌بودم. اين كامپايلري بود كه طراحي شدهبود كه زبانهاي بسياري از جملهC و پاسكال را بخوبي سرويس ميداد و همچنين ماشينهاي بسياري را ساپورت مينمود. من نامهاي براي نويسندة آن نوشتم و از او خواستم كه به GNU امكان استفاده از آنرا بدهد.
جواب مسخرهاي او به من داد، ايشان اظهار داشتند، با آنكه دانشگاه آزاد است ولي كامپايلر آزاد نيست. ازاينرو تصميم گرفتم، اولين برنامهاي كه براي GNU مينويسم، يك كامپايلر چند زبانه، چند پايانهاي باشد.
براي اينكه مجبور نشوم كل يك كامپايلر را بنويسم تصميم گرفتم از سورس كامپايلر Pastel استفادهكنم كه يك كامپايلر چندپايه‌اي است كه در آزمايشگاه Lawrence Livermore ساختهشدهبود. اين كامپايلر با نسخة اصلاح شده و بسط يافتهاي از پاسكال جهت برنامهنويسي سيستم نوشته شده و آنرا ساپورت ميكرد.من به آن C را هم افزودم و شروع به انتقال آن بر روي كامپيوتر Motorola 68000 كردم. اما يكباره دريافتم كه اين كامپايلر به فضاي پشتهاي در حد چند مگابايت نيازمند بود، در حاليكه سيستم 68000 Inix تنها بدان 64 كيلوبايت حافظه اختصاص ميداد.
در آن هنگام فهميدم كه كامپايلرPastel ، كل برنامة ورودي را به يك درخت نحوي تجزيه ميكند، بعد كل اين درخت را به زنجيرهاي از دستورالعملها تبديل كرده و سپس كل فايل خروجي را ايجاد ميكند.بدون اينكه فضايي را آزاد كند. در اينجا بود كه من به اين نتيجه رسيدم كه خود بايد يك كامپايلر را از ابتدا بنويسم. اين كامپايلر جديد امروز به نام GCC شناخته ميشود، هيچ يك از كامپايلرهاي Pastel در آن بكار نرفتهاست، اما فرمت خروجي C را به آن افزودم. و اين داستان مربوط به سالها پيش بود، اما من در ابتدا بر روي GNU Emcas كار ميكردم.

GNU Emcas
من كار روي GNU Emcas را در سپتامبر 1984 آغاز كردم و در اوايل سال 1985 تازه در حال استفاده‌شدن بود. و من تازه آنرا بر روي سيستمهاي Unix آزمايش و ويرايش مي‌كردم. و سعي داشتم آنرا بر روي همة سيستم‌هاي موجود تا آن زمان ويرايش كنم و چك نمايم.
در آن زمان بود كه عده‌اي مي‌خواستند كه از GNU Emcas استفاده كنند، پرسشي كه ايجاد شد اين بود،‌چگونه آنرا پخش كنم. البته من آنرا بر روي يك ftp سرور ناشناس روي كامپيوتري در MIT قرار دادم.( آدرس اين كامپيوتر prep.ai.mit.edu بود و تا مدتها سايت ftp اصلي GNUبود تا چند سال پيش كه كاملاً از كار افتاد و ما نام آنرا به سرور جديدمان انتقال داديم.)اما در اين زمان بسياري از مردم علاقمند دسترسي به اينترنت نداشتند و يا نمي‌توانستند آنرا از ftp سرور بگيرند، بنابراين سوال اين بود كه به آنها چه بگوئيم؟
من مي‌توانستم بگويم: شما دوستي را پيدا كنيد كه به اينترنت دسترسي داشته‌باشد و بتواند يك كپي براي شما تهيه كند. يا مي‌توانستم همان كاري را بكنم كه براي نسخة اصلي PDP-10 Emcas كردم، به آنها مي‌گفتم كه يك Tape و يك SASE براي من بفرستيد تا من آنرا با نسخه‌اي از Emcas براي شما بازپس بفرستم. اما من در آن زمان بيكار بودم و بدنبال راهي بودم كه منبع درآمدي براي خود ايجاد كنم. بنابراين من اعلان كردم كه يك Tape براي هركس كه خواهان Emcas هست مي‌فرستم فقط به قيمت 150 دلار. از اين راه من اولين تجارت توزيع نرم‌افزارهاي باز را آغاز كردم. و اين كار راهگشاي شركتهاي ديگري شد كه امروزه سيستم‌عامل‌هاي GNU بر پايةUNIX را در سرتاسر جهان پخش مي‌كنند.

<!-- m --><a class="postlink" href="http://redmeadee.blogspot.com">http://redmeadee.blogspot.com</a><!-- m -->
مشاهده تارنمای کاربر جستجوی تمامی ارسال های کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
2005-08-07, 02:01 PM,
ارسال : #14
 
آيا يك برنامه بايد براي تمام كاربران آزاد باشد؟
برنامه‌اي آزاد است كه وقتي توسط نويسنده‌اش منتشر مي‌شود، آزاد باشد، اين بدين معنا نيست كه براي هر كس كه يك كپي از آن دارد، آزاد باشد. بعنوان مثال نرم‌افزار عمومي دومين مي‌توان نام‌برد( كه نرم‌افزاري است كه كپي‌رايت نيست) و يك نرم‌افزار آزاد است، ولي هركسي مي‌تواند يك نسخة اختصاصي آنرا براي خودش بوجود آورد. همينطور هم بسياري از نرم‌افزارهاي آزاد هم هستند كه با اينكه كپي‌رايت هم دارند، اما تحت ليسانس‌هاي ساده‌اي منتشر شده‌اند كه به هركس اجازه تهيه نسخه اختصاصي خودش را مي‌دهد.
مثال شهودي چنين نرم‌افزارهايي سيستم X Window است. اين سيستم در MIT ايجاد شد و به عنوان يك نرم‌افزار آزاد با يك ليسانس اعطاي مجوز منتشر شد، كه خيلي زود با خيلي از كامپيوترهاي ساخت شركتهاي مختلف وفق داده‌شد. آنها X را به سيستمهاي Unix اختصاصي خود اضافه كردند و فقط فرم باينري آن را انتشار دادند و عملاً آنرا با موافقتنامه افشا نشده پوشاندند. اين كپي‌هاي X نرم‌افزارهاي آزادي مثل خود Unix هم نبود.
براي توسعه‌دهندگان سيستم X Window اين مساله چندان مهم نبود. آنها چيزي را كه مي‌خواستند يافته‌بودند. هدف آنها آزادي نبود، هدف آنها فقط موفقيت بود، كه در اين جمله معني مي‌شد: ((داشتن كاربران زيادتر!)) آنها توجهي نمي‌كردند كه اين كاربران آزادي دارند يا نه، آنها فقط بايد زياد مي‌بودند، همين و بس.
رسيدن به چنين موقعيت پارادكسي، از تعابير دو گانه‌اي مي‌شود كه نسبت به آزاد بودن يك برنامه بوجود مي‌آيد. اگر آزاد بودن مربوط به نحوة انتشار سيستم X تهيه شده در MIT بدانيم، آنوقت X يك نرم‌افزار آزاد خواهد بود، ولي اگر آنرا به ميانگين آزادي عمل كاربراني مرتبط بدانيم كه با آن كار مي‌كنند، آنوقت X يك سيستم اختصاصي خواهد بود. واقعيت اين است كه بيشتر كاربران X از نسخي استفاده مي‌كنند كه همراه با Unix ارائه مي‌شوند و فقط نسخي اختصاصي‌اند ، آنها از نسخة آزاد آن كاملاً بي‌اطلاعند.

كپي‌لفت و GNU GPL
هدف از GNU حفظ آزادي كاربران است، نه عموميت دادن به نرم‌افزارها. بنابراين، ما بايد از شرايط توزيع و انتشاري استفاده كنيم كه عملاً از تبديل نرم‌افزارهاي GNUرا به نرم افزارهاي اختصاصي جلوگيري كند. روشي كه ما بكار برديم، ((كپي‌لفت)) خوانده مي‌شود.
كپي‌لفت از تمامي حقوق كپي‌رايت استفاده مي‌كند، ولي يك تلنگر جانانه به تعبير عمومي از آن مي‌زند: بجاي آنكه بگويد نرم‌افزارها بايد اختصاصي باشند، مي‌گويد نرم‌افزارها بايد بصورت آزاد حفظ شوند.
ايدة اصلي كپي‌لفت اين است كه ما به هركسي، اجازة اجرا، كپي و تغيير و اصلاح برنامه و اجازة انتشار نسخ اصلاح شدة برنامه را مي‌دهيم، اما كسي اجازه ندارد، آنرا مايملك خود قلمداد كند. بنابراين اين آزادي اخلاقي بايد توسط هركسي كه يك كپي از اين برنامه را دارد حفظ و مراقبت شود، و اين جز حقوق غيرقابل انتقال مي‌باشد.
براي يك كپي‌لفت مؤثر، نسخ تغيير يافته هم بايد آزاد باشند. چنين شرايط كاري وقتي به وقوع مي‌پيوندد، كه تمامي آنچه در اين جامعه توليد مي‌شود، بنحو مؤثري منتشر گردد. براي برنامه‌نويساني كه كارشان اين است كه داوطلبانه به بهبود GNU بپردازند، فقط كپي‌لفت است كه مي‌تواند، آنها را از گفتن اينكه : (( شما نمي‌توانيد نسخه هاي تغييرداده‌اي كه ايجاد كرده‌ايد، را منتشر كنيد، چون ما مي‌خواهيم، نرم‌افزاري اختصاصي بسازيم.)) به ديگر همكاران خود بازدارد.
اگر كه ما بخواهيم از آزادي كلية كاربران برنامه اطمينان حاصل كنيم، اين ضروري است كه تمام اين تغييرات بايد آزاد باشد. شركتهايي كه سيستم X Window را اختصاصي كردند، تغييراتي در آن بوجود آوردند، تا آنرا با سيستم خود و كامپيوترهايشان هماهنگ كنند. اين تغييرات در مقايسه با عظمت نسخة اصلي X خيلي كوچك بود، اما جزئي نبود. اين تغييرات باعث سلب آزادي كاربران شد، و درآمدزائي از راه سلب حقوق ديگران براي همة افراد كار آساني است.
مثال ديگر چنين مواردي اختلاط نرم‌افزارهاي آزاد با نرم‌افزارهاي غيرآزاد است. چنين اختلاطهايي هم غيرآزاد خواهندبود.اگر آزادي عمل در يك نرم‌افزار بخاطر يك بخش غيرآزاد محدود گردد، كل نرم‌افزار غيرآزاد خواهدشد. اجازه دادن به چنين اختلاطهايي به مثابة سوراخ كوچكي است كه تمامي يك كشتي بزرگ را غرق مي‌كند. بنابراين، يكي از ضروريات اخلاقي كپي‌لفت بستن اين سوراخ است. هرچيزي كه به يك نرم‌افزار كپي‌لفت ملحق مي‌شود و يا با آن مخلوط مي‌شود، بايد به قسمي باشد، كه نرم‌افزار جديد ايجادشده هم كپي‌لفت باشد.
كار اختصاصي كه ما در مورد كپي‌لفت كرديم، استفاده از آن براي بيشتر نرم‌افزارهاي GNU بود، كه آن ايجاد ليسانس كلي ملي GNU يا بطور خلاصه GNU GPL بود. البته انواع ديگري از كپي‌لفت هم وجود دارد كه براي موقعيتهاي خاصي مورد استفاده قرار مي‌گيرند. راهنماهاي GNU هم كپي‌لفت مي‌باشند، ولي از نوع بسيار ساده‌تري از كپي‌لفت استفاده مي‌كند. زيرا براي راهنماها كپي‌لفتي به پيچيدگي GNU GPL ضروري نمي‌باشد.

<!-- m --><a class="postlink" href="http://redmeadee.blogspot.com">http://redmeadee.blogspot.com</a><!-- m -->
مشاهده تارنمای کاربر جستجوی تمامی ارسال های کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
2005-08-07, 02:04 PM,
ارسال : #15
 
سازمان نرم‌افزار آزاد
وقتي اقبال عمومي به استفاده از Emcas بالا گرفت، افراد ديگري هم درگير پروژه GNU شدند، ما به اين نتيجه رسيديم، كه گاه آن فرا آمده‌است كه دوباره يك سازماندهي ديگر ايجاد كنيم. ازاينرو در سال 1985 ما سازمان نرم‌افزارهاي سورس آزاد را كه يك موسسة خيريه معاف از ماليات براي توسعه نرم ‌افزارهاي آزاد را بنا نهاديم. FSF همچنين، بازرگاني و توزيع نوارهاي حاوي Emcas را به عهده داشت و بمرور بر اين نرم‌افزارها، نرم‌افزارهاي ديگري (اعم از GNU و غير GNU) هم افزود و همچنين به فروش راهنماهاي آزاد ادامه داد.
FSF كمكهاي مردمي را هم مي‌پذيرد، اما بيشتر درآمد آن از فروش نرم‌افزارهاي آزاد و خدمات جانبي آن تأمين مي‌گردد. امروز FSF سي‌دي‌هاي حاوي سورس برنامه يا باينري برنامه مي‌فروشد، راهنماهايي با چاپ فوق‌العاده زيبا منتشر مي كند (كه همه با آزادي در انتشار مجدد و اصلاح آنها منتشر مي‌شوند.) و همچنين توزيع‌هاي دولوكسي دارد كه نرم‌افزارهاي خاصي هستند كه متناسب با سيستم‌هاي شما و احتياجات شما طراحي شده‌‌اند.
كاركنان سازمان نرم‌افزارهاي آزاد تعدادي از پكيج‌هاي نرم‌افزاري GNU را خود نوشته و اصلاح مي‌كنند. دو نمونه از معروفترين آنها كتابخانه C و شل است. كتابخانه GNU C آن چيزي است كه كلية نرم‌افزارهايي كه تحت سيستم GNU/Linux اجرا مي‌گردند، جهت كار در Linux از آن استفاده مي‌كنند. اين كتابخانه توسط يكي از اعضاي سازمان بنام رولاند مك‌گراس ايجاد و توسعه يافته‌است.پوسته يا شلي كه در اكثر سيستم‌هاي GNU/Linux مورد استفاده قرار مي‌گيرد، BASH نام دارد. كه توسط برايان فاكس يكي ديگر از اعضاي سازمان شكل گرفته‌‌است.
ما به اين نتيجه رسيده‌ايم كه اين نرم‌افزارها را توسعه دهيم.، زيرا پروژة GNU فقط به ابزارها و محيطهاي ايجاد و توسعة نرم‌افزاري محدود نمي‌شود. هدف ما يك سيستم عامل كامل است و اين برنامه‌ها براي رسيدن به اين هدف ضروري‌اند.

منابع مالي نرم‌افزارهاي آزاد
فلسفه نرم‌افزارهاي آزاد بسياري از عملياتهاي بازرگاني رايج را نمي‌پذيرد. اما برعليه تجارت هم نيست. وقتي تجارتي آزادي عمل كاربران را مدنظر قرار مي‌دهد، ما هم دعا مي كنيم كه تجارت موفقي بشود.
در اينجا به فروش نسخي از Emcas بعنوان يك نمونه از تجارت نرم‌افزارهاي آزاد پرداختيم، وقتي كه FSF فروش آن را بر‌عهده گرفت، من بايد راه ديگري براي زندگي كردن مي‌يافتم. من اين كار را در خدمات بعد از فروش نرم‌افزارهايي ديدم كه آنها را ايجاد كرده‌بودم. اينها آموزش موضوعاتي چون نحوة برنامه‌‌نويسي با Emcas و يا چگونگي تغيير در GCC و ايجاد نرم‌افزارهاي تحت GCC در پلاتفرم‌هاي مختلف بود.
امروز چنين روشهاي تجاري‌اي توسط بسياري از شركتها پيگيري مي شوند. عده‌اي مجموعه‌هاي نرم‌افزاري را بر روي يك CD ROM بفروش مي‌رسانند.عده‌اي فعاليت خود را معطوف به پاسخگوئي به كاربران، رفع باگها و ايجاد تسهيلات جديد بر روي اين نرم‌افزارها كرده‌‌اند. و ما امروزه حتي شركتهاي نرم‌افزاري بازي را مي‌بينيم كه به ايجاد نرم‌افزارهاي باز جديد كمربسته‌اند.
بياد داشته‌باشيد كه بسياري از شركتهاي مدعي نرم‌افزارهاي آزاد ، فعاليت واقعي خود را در بر روي نرم‌‌افزارهاي غيرآزادي قرارداده‌اند كه بر روي نرم‌افزارهاي آزاد كار مي‌كنند. اينان شركتهاي توليد نرم‌افزارهاي اختصاصي‌اند كه با محصولات خود آزادي‌عمل كاربران را تهديد مي‌كنند. آنها به چنين كاري ((ارزش افزوده)) مي‌گويند، ارزشي كه از اصل :آسايش بالاتر از آزادي است نتيجه مي‌شود. اگر ما به آزادي بها بدهيم اين محصولات، ((آزادي كاهنده)) خواهند بود.

اهداف فني
هدف اصلي GNU نرم‌افزارهاي آزاد بود. حتي اگر GNU مزيت نسبي‌اي كه در Unix وجود دارد هم نمي‌داشت، در عوض فايدة اجتماعي‌اي دارد كه به كاربران اجازه اين را مي‌دهد، كه در بسط و توسعة آن سهيم شوند ، و هدف اخلاقي‌ آن درنظرگرفتن آزادي كاربران است.
اما طبيعي است كه استانداردهاي مشخصي براي كارآيي خوب برنامه‌ها بايد وجود داشته‌باشد. بعنوان مثال ساختار ديناميكي اختيار كاربران در تعيين حدود اندازة مجاز را محدود كرده‌‌است، و كدهاي 8 بيتي‌اي را مي‌پذيرد كه تحت اين بنياد مشترك ايجاد شده‌باشند.
علاوه بر اين، ما تأكيد Unix بر اندازه‌هاي كوچك حافظه كه مي‌خواسته‌اند، ماشين‌هاي 16 بيتي را ساپورت نكنند، را نمي‌پذيريم (اين كاملاً روشن است كه وقتي سيستم GNU تمام مي‌شود، ماشينهاي متداول 32 بيتي خواهندبود) و هيچ كوششي براي تقليل فضاي استفاده از حافظه تا حدود يك مگا بايت صورت نمي‌دهيم. در برنامه‌هايي كه از فايلهاي ورودي بزرگ سود مي‌برند، اين امر چندان مشكل نيست، ما برنامه‌نويس‌ها را تشويق مي‌كنيم كه كل ورودي را به core برنامه فراخوان كنند و بعد محتواي آن را چك كنند و هيچ هراسي از I/O به خود راه ندهند.
اين تصميمات باعث شده كه برنامه‌هاي GNU بر برنامه‌هاي Unix همراه خود هم از نظر سرعت و هم از نظر قابليت اتكا پيشي بگيرند.

كامپيوترهاي اهدايي
وقتي شهرت GNU در همه‌جا پيچيد، بسياري با ما تماس گرفتند و كامپيوترهاي خود را كه Unix بر روي آنها بود به ما هديه مي‌كردند. اين كار بسيار سودمندي است، زيرا ساده‌ترين راه براي توسعه و گسترش بخشهاي GNU انجام اين تغييرات روي يك سيستم Unix و جابجا كردن اجزاي جديد ايجادشده با اجزاي قبلي خود Unix مي‌باشد. ولي در اينجا يك مسالة اخلاقي رخ مي‌دهد و آن اين است كه آيا ما حق داريم كه نسخ Unix خود را دست كاري كنيم.
واقعيت اين است كه Unix يك نرم‌افزار اختصاصي است و اساس فلسفي GNU برعدم كاربرد نرم‌افزارهاي اختصاصي بناشده‌است. اما ما بخوبي از خود مي‌توانيم دفاع كنيم، زيرا به عقيدة من ما با جايگزيني بخش بخش يك نرم‌افزار اختصاصي بروزي مي‌رسيم كه ديگر تمامي آن آزاد شده‌است وبه ديگران اين را مي‌قبولانيم كه از نرم‌افزارهاي اختصاصي استفاده نكنند.
ولي بهرجهت اين يك دروغ مصلحتي است و هنوز هم دروغ است. امروزه مي‌توان اميد داشت كه كپي ديگري از Unix وجود نداشته‌باشد، زيرا ما بيشتر اجزاي آن را با سيستم عامل آزادمان جايگزين كرده‌ايم. اگر روزي برسد كه بر روي يك ماشين نتوانيم اجزاي سيتم عامل آنرا با يك نسخة آزاد عوض كنيم، سريعاً آن ماشين را عوض مي كنيم.

<!-- m --><a class="postlink" href="http://redmeadee.blogspot.com">http://redmeadee.blogspot.com</a><!-- m -->
مشاهده تارنمای کاربر جستجوی تمامی ارسال های کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
2005-08-07, 02:19 PM,
ارسال : #16
 
ليست فعاليتهاي GNU
وقتي پروژة GNU رشد كرد و به مرور بر اجزايي كه بايد ساخته‌مي‌شد يا ساخته‌شده‌بودند افزوده‌شد. عاقبت ايجاد ليستي كه شامل اجزاي باقيمانده سيستم باشد، ضروري بنظر مي‌رسيد.ما از اين ليست براي استخدام توسعه‌دهندگان براي نوشتن اجزاي باقيمانده استفاده كرديم. امروزه اين ليست به نام ليست فعاليتهاي GNU شناخته‌مي‌شود. با لحاظ قراردادن بخش‌هاي فراموش‌شده Unix ، ما بدين ليست، مجموعه‌اي از نرم‌افزارهاي مفيد و پروژه‌هاي مستندسازي كه يك سيستم كامل واقعي بايد داشته‌باشد افزوديم. امروز تقريباً تمامي اجزاي Unix از اين ليست حذف شده‌اند. پروژة مربوط به Unix به پايان رسيده‌است. تنها بعضي از اجزاي غيرضروري باقيمانده‌است.اما هنوز ليست شامل ليستي از نرم‌افزارهاي كامل كاربردي است. تمامي اين برنامه‌هاي درخواستي آنهايي است كه توسط مجموعة مشخص و زيادي از كاربران به عنوان برنامه‌هايي كه يك سيستم عامل بايد داشته‌باشد درخواست شده‌اند.
حتي بازي‌ها هم در اين ليست ديده مي‌شوند و همچنان هم در آغاز كارند. Unix شامل بازي‌هاست كه طبيعتاً GNU هم آنها را خواهد داشت. براي ايجاد اين بازي‌ها سازگاري بازي اصلاً مهم نيست، حتي مشكل تبديل بازي‌هاي Unix به بازي‌هاي GNU نيست، بلكه بجاي آن ما طيفي از بازي‌هاي مختلف كه كاربران بدنبال آنها هستند را در اين ليست قرارداده‌ايم.

GNU HURD
در سال 1990 سيستم GNU تقريباً كامل بود، تنها جزء باقيماندة مهم آن كرنل آن بود. ما برآن شديم كه كرنل خود را براساس يك سيستم سرور كه روي Mach اجرا مي‌شود، ايجاد كنيم. Mach خرده‌كرنلي است كه ابتدا توسط دانشگاه كارنگي ملون ايجاد شد و بعد در دانشگاه يوتا ادامه يافت. GNU HURD مجموعه‌اي از سرورهاست(يا مجموعه‌اي از GNUها) كه بر روي Mach اجرا مي‌شود و تمامي وظايف كرنل Unix را انجام مي‌دهد. شروع ايجاد اين كرنل از آنجا با تأخير روبرو شد كه ما منتظر انتشار نسخة آزاد Mach بوديم كه سازندگان قول آنرا به ما داده‌بودند.
علت انتخاب چنين طراحي براي كرنل اين بود كه مي‌خواستيم از سخت‌ترين بخش كار، يعني ديباگ‌كردن يك برنامه كرنل بدون داشتن ديباگر سطح سورس آن صرفنظر كنيم. اين كار قبلاً در Mach انجام‌شده‌بود و ما انتظار داريم كه HURD را بصورت يك برنامه بر روي GDB ديباگ نمائيم. البته اين كار به طول مي‌انجامد و ايجاد HURD ممكن است سالها طول بكشد.

Alix
نام اصلي كرنل GNU، HURD نيست. نام نسخة اصلي و اساسي آن Alix است، Alix نام معشوقه من در آن زمان بود. او يك مدير سيستم Unix است، او بر اين باور است كه نامش به نامهاي متعارف سيستمهايUnix خيلي شبيه‌است و روزي به دوستانش گفته‌بود: شايد بعد از مرگ من كسي نام مرا بر روي يك كرنل Unix بگذارد. من اينرا شنيدم و چيزي به او نگفتم ، زيرا مي‌خواستم او را با كرنلي بنام Alix شوكه كنم.
اما روابط ما به سردي گرائيد و او با شنيدن اين مهم نام خود را به سرعت عوض كرد. ولي با اين وجود نام او به عنوان نام نهائي HURD ثبت شده‌است.

Linux و GNU/Linux
GNU HURD هنوز براي توزيع آماده نيست. اما خوشبختانه كرنل ديگري وجود دارد. در سال 1991 لينوس تراولدز يك كرنل سازگار با Unix به نام Linux ارائه كرد و در طي سال 1992 آنرا با سيستم ناتمام GNU در هم آميخت و نتيجه يك سيستم عامل آزاد شد. بنابراين اين به مدد Linux است كه ما امروزه مي‌توانيم برنامه‌هاي كاربردي GNU را اجرا نمائيم.
ما اين نسخه از سيستم را GNU/Linux مي‌ناميم كه خاطر نشان سازيم كه از تركيب سيستم GNU و Linux اين كرنل ايجاد شده.

<!-- m --><a class="postlink" href="http://redmeadee.blogspot.com">http://redmeadee.blogspot.com</a><!-- m -->
مشاهده تارنمای کاربر جستجوی تمامی ارسال های کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
2005-08-07, 02:27 PM,
ارسال : #17
 
چالش‌هاي پيش‌روي ما
ما توانايي خود را در ايجاد طيف وسيعي از نرم‌افزارهاي آزاد ثابت كرده‌ايم. اين امر به معناي شكست‌ناپذير و غيرقابل توقف‌بودن ما نيست. بعضي چالش‌ها آيندة نرم‌افزارهاي آزاد را مبهم مي‌سازد، بعضي قبلاً مورد بحث قرار گرفته ولي به بعضي زمينه‌ها همچنان نپرداخته‌ايم.
در زير به چهار مورد اصلي اين چالش‌ها پرداخته‌ايم.

سخت‌افزارهاي سري
سازندگان سخت‌افزار گرايش روز‌افزوني به سري نگهداشتن مشخصات سخت‌افزارهايشان پيدا كرده‌اند. اين امر نوشتن درايورهاي آزاد تحت Linux و Xfree86 را مشكل مي‌كند. ما امروز سيستمهاي آزاد را كامل كرده‌‌ايم ولي فردا اگر نتوانيم كامپيوترهاي فردا را ساپورت كنيم، سيستم‌مان كامل نخواهد‌بود.
دو راه براي حل اين معضل وجود دارد. يكي اينكه برنامه‌نويس‌ها سخت‌افزارها را مهندسي مجدد بكنند تا به روش ساپورت آنها دست يابند، يا اينكه تعدادي از ما مجموعه‌اي از سخت‌‌افزارها كه سيستم‌هاي آزاد را ساپورت مي‌كنند را برگزينند، با زياد‌شدن عدة ما، عملاً مخفي نگهداشتن مشخصات سياستي خودزنانه خواهدبود.
مهندسي معكوس كار بزرگي است،آيا ما برنامه‌نويس‌هايي قدر و با عزم جزم خواهيم داشت كه اين كار را انجام دهند؟ البته! اگر ما بتوانيم چنين احساسي را بوجود آوريم كه نرم‌افزارهاي باز چه اهميت بسزايي دارند، آنوقت با گذاشتن مبالغ بيشتري پول و كمي بيشتر وقت مي‌توانيم درايورها آزاد را بنويسيم. اين ممكن خواهدشد اگر كه عزم آزادي‌طلبانه گسترش يابد.

كتابخانه‌هاي غيرباز
كتابخانه‌هاي غيربازي كه بر روي سيستم‌عاملهاي باز عمل مي‌كنند، تلة برنامه نويسها خواهند بود. سيماي جذاب اين كتابخانه‌ها طعمه آنها هستند، اگر شما از آنها استفاده كنيد در اين تله افتاده‌ايد، زيرا برنامة شما نمي‌تواند براي يك سيستم عامل باز مناسب باشد(دقيقتر بگويم، ما مي‌توانيم برنامة شما را در سيستم بياوريم ولي اين برنامه در نبود اين كتابخانه‌ها اجرا نخواهدشد.)و از اين بدتر اگر برنامه‌آي كه از اين كتابخانه‌هاي اختصاصي سود مي‌برد عامه‌پسند شود، آنگاه خود تله‌اي ديگر براي ديگر برنامه‌نويس‌ها خواهد‌بود.
اولين شاهد اين چالش بستة ابزاري Motif بود كه به دهة 80 برمي گردد. گرچه در آن زمان هنوز سيستم عامل آزادي درنيامده‌بود ولي معلوم بود كه اين بسته مشكل‌زا مي‌شود. پروژة GNU از دو طريق بدان پاسخ داد: يكي با درخواست براي نوشتن يك بستة ابزاري آزاد X كه چيزي باشد كه دقيقاً چون Motif عمل كند، ديگر اينكه يك بستة جداگانة آزاد نوشته‌شود كه براحتي جايگزين آن شود. اين كار سالها بطول انجاميد و LossTif توسط Hungry Programmers در سال 1997 ايجادشد، كه به اندازة Motif در ساپورت نرم‌افزارهاي تحت Motif قدرتمند بود.
بين سالهاي 1996 و 1998 ديگر بسته‌ابزاري كتابخانه‌اي GUI غير آزاد بنام Qt براي نوشتن KDE desktop مورد استفاده قرارگرفت.
سيستم‌هاي عامل آزاد GNU/Linux از آنجا كه آن كتابخانه را نداشتند، نمي‌توانستند KDE را اجرا كنند ولي بعضي از شركتهاي توزيع‌كننده كتابخانه را با سيستم‌هاي خود همراه كردند و اين معضل بزرگي را درست كرد…
تا اينكه در سپتامبر 2002، Qt نسخه‌‌اي تحت ليسانس GNU GPL ايجاد نمود و بحران كلاً برطرف گرديد.
چه‌كنيم تا دوباره فريب اغواهاي اين كتابخانه‌هاي غيرآزاد را نخوريم؟ آيا روزي مي‌شود كه كل اين جامعه از اين تله‌ها حذر كند؟ آيا مي‌شود روزي كه به آسودگي با اين معضل بزرگ مواجه كنيم؟ آيندة ما به طرز فكر ما بستگي دارد.

حقوق انحصاري نرم‌افزار
تهديد بزرگ ديگر حقوق انحصاري نرم‌افزارهاست، كه در بيست‌سالة اخير شامل الگوريتم و توسعه‌هاي ناشي از آن شده‌است، كه به شدت نرم‌افزارهاي آزاد را تهديد مي‌كنند.الگوريتم فشرده‌سازي LZW از سال 1983 تاكنون انحصاري شده، و ما هنوز نتوانسته‌‌ايم، نسخه‌اي آزاد براي ايجاد فرمت معروف GIF ايجاد كنيم. در سال 1998 مجبور به حذف برنامة آزادي از سيستم هاي خود شديم كه فايلهاي MP3 فشردة موسيقي را پردازش مي‌كرد، زيرا حقوق آن انحصار ملحوظ نشده‌بود.
دو راه براي مقابله با اين معضل وجود دارد: يكي اينكه بدنبال روش براي باطل كردن اين حقوق انحصاري باشيم، يا اينكه از روش ديگري براي انجام همان كار استفاده كنيم. هر كدام از اين روشها در بعضي مواقع كارآمد خواهند بود. ولي اگر هر دو روش شكست خوردند، آنگاه اين حق انحصاري توان آنرا خواهد‌داشت كه دسترسي كاربران سيستم‌هاي آزاد را به آن روشها محدود سازد.ما در چنين مواقعي چه بايد بكنيم؟
آنهايي از ما كه بر اين باورند كه آزادي كاربران از همه چيز مهمتراست، با نرم‌افزارهاي آزاد باقي خواهندماند.ما بايد كار خود را بر عدم استفاده از اين نرم‌افزارهاي انحصاري بنياد كنيم. البته اين امر ممكن است باعث لطمه‌پذيرشدن نرم‌افزارهاي آزاد از لحاظ فني گردد. بهرجهت ما بايد اصول و مباني آزادي كاربران را درنظرگرفته و براساس آن عمل كنيم.

<!-- m --><a class="postlink" href="http://redmeadee.blogspot.com">http://redmeadee.blogspot.com</a><!-- m -->
مشاهده تارنمای کاربر جستجوی تمامی ارسال های کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
2005-08-07, 02:30 PM,
ارسال : #18
 
مستندسازي آزاد
يكي از بزرگترين نقايص سيستم‌هاي عامل آزاد خود نرم‌افزار نيست، بلكه نبود مستندات خوب آزاد به همراه آنهاست. مستندسازي يكي از ضروريات هر بستة نرم‌افزاري است. هرگاه يك بستة نرم‌افزاري بدون داشتن يك دستورالعمل خوب منتشر گردد، يك عيب بزرگ دارد. و ما امروز عيوب بزرگي از اين دست داريم.
مستندسازي آزاد مانند نرم‌آفزار آزاد، نيازمند آزادي است، نه قيمت. ضوابط يك دستورالعمل آزاد دلپذير ساختن نرم‌افزار آزاد است، كه اين موضوع مهمي براي همة كاربران نرم‌افزارهاي آزاد است. اجازة حق توزيع مجدد ( كه شامل فروش تجاري آن هم باشد)،در هر دو صورت اينترنتي و كاغذي و از همه مهتر انتشار آن با هر كپي از نرم‌افزار.
اجازة اصلاح هم اخلاقاً بايد داده‌شود. البته به صورت يك قانون عرفي، من بر اين باورم كه عمدة افرادي كه از يك مقاله يا يك كتاب استفاده مي‌كنند، تمايلي به اصلاح كردن آن ندارند. مثلاًمقاله‌‌اي اينچنيني كه شامل نقطه‌نظرات و كارهاي ما است را نه من و نه شما تمايلي ندارم كه گاه آنرا تغيير داده يا اصلاح نمائيم.
البته اين نتيجة عملي آزادي در تغيير نرم‌افزار است، اگر مردم حق تغيير و اصلاح يك نرم‌‌افزار را داشته‌باشند، بايد حق اصلاح و ترميم دستورالعمل آنرا هم داشته‌باشند. و آنها مي توانند دستورالعمل‌هاي جامع و مفيد براي نسخ خودشان ايجاد كنند. اگر دستورالعملي نتواند چنين نيازي را برآورد،‌ملزومات جامعة ما را برآورده نساخته‌است.
البته الزاماتي نظير حق كپي‌رايت نويسندة اصلي دستورالعمل، دستورالعمل توزيع مجدد آن، ليست نويسندگان برحسب تاريخ و مشخصات غيرفني كه حذف و تغيير داده نشوند، همه و همه پذيرفتني هستند. و اين محدوديتها دست و پاي برنامه‌نويسهايي كه مي‌خواهند نكات فني دستورالمل را با توجه به تغييرات خود تغيير بدهند نمي‌بندد.
البته تمامي نكاتي كه با علامت *technical* مشخص شده‌‌اند را مي توان تغيير داد و دستورالعمل جديد را با برنامة جديد بهرصورتي مي‌توان منتشر كرد. در غير اينصورت مي‌توان اين فرض را قرار داد كه دستورالعملها آزاد نباشند و براي هر تغيير يك دستورالعمل جديد نوشته‌شود.
آيا روزي مي‌رسد كه يكي از دغدغه‌هاي اصلي ايجادكنندگان و توسعه‌دهندگان نرم‌افزارهاي باز ايجاد دستورالعملهاي آزاد باشد؟ دوباره به همان جواب هميشگي خود رسيديم، اين امر بستگي به طرز نگرش ما دارد.

كوشش
فلسفه يودا كه مي‌گويد: هيچ تلاشي وجود ندارد، حرف قشنگي است ، ولي لااقل در مورد من يكي صدق نمي‌كند. من بسياري از كارهايم را وقتي انجام مي‌دادم كه دلواپس اين بود كه آيا مي‌توانم آنرا انجام دهم يا نه، و حتي مطمئن نبودم كه آيا كاري كه مي‌كنم مرا در رسيدن به هدفم ياري مي‌دهد يا نه! ولي من هميشه كوشش خود را كرده‌ام ، زيرا غير از من كسي نيست، و من تنها بين دشمن و شهر قرار گرفته‌‌ام. و گاه از اينكه پيروز شده‌ام ، خودم هم تعجب كرده‌ام.
بعضي اوقات شكست خورده‌‌ام و شهرهاي زيادي از دست داده‌‌ام. اما من شهر در معرض خطر ديگري را يافته‌‌ام و آمادة‌ جنگي ديگر شده‌ام. هربار من تهديدها را ديده‌ام و خود را بين آنها و شهرها قرار داده‌‌ام و از ديگر هكرها خواسته‌‌ام كه بيايند و مرا ياري دهند.
اما امروز من ديگر خودم تنها نيستم. اين موجب شادي و لذت من است كه مي بينم لشكري از هكرها در كنار من در خط مقدم ايستاده‌‌اند. و من مطمئنم كه شهر باقي مي‌ماند براي هميشه. اما خطر همه ساله بزرگ و بزرگتر مي‌گردد. Microsoft صريحاً تقابل با جامعة ما را مدنظر قرارداده‌‌است. ما نمي‌توانيم آيندة آزادي را چندان تضمين كنيم. توجهي به تضمين آزادي نكنيد! اگر مي‌خواهيد آزادي خود را حفظ كنيد بايد از آن دفاع كنيد.

<!-- m --><a class="postlink" href="http://redmeadee.blogspot.com">http://redmeadee.blogspot.com</a><!-- m -->
مشاهده تارنمای کاربر جستجوی تمامی ارسال های کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ


رفتن به انجمن :


کاربران در حال مشاهده موضوع : 1 مهمان