[مهمان]

svn چیه ؟

مثلا در آدرس زیر :

svn co <!-- m --><a class="postlink" href="svn://svn.linuxfromscratch.org/LFS/trunk/BOOK/">svn://svn.linuxfromscratch.org/LFS/trunk/BOOK/</a><!-- m -->
این یعنی چی ؟
<!-- m --><a class="postlink" href="http://www.linuxfromscratch.org/lfs/download.html">http://www.linuxfromscratch.org/lfs/download.html</a><!-- m -->

[مهمان]

سعي كن كمي سوادت رو بالا ببري. چون در دنياي نرم افزار آزاد و لينوكس و برنامه نويسي، بدون سواد بالا كار خاصي از كسي برنمياد.
اينكه بپرسي svn چيه مثل اينه كه بپرسي برنامه نويسي شيء گرا چيه. سوال خيلي مبتدي اي هست كه كافيه يه سرچ بكني يا ويكيپديا رو باز كني تا تعريفش رو پيدا كني.
با اينحال بطور خلاصه ميگم كه svn بطور كلي مجموعه برنامه و امكاناتي (سمت كلاينت و سمت سرور) براي برنامه نويسان حرفه اي هست تا كدها و منابع برنامه هاي پيچيده و حجيم رو كه خيلي وقتها هم چند نفر بصورت گروه روش كار ميكنن و تقريبا هميشه هم ارتباطات بين اونها از طريق اينترنت انجام ميشه، رو مديريت كنن. اين مديريت شامل مديريت ويرايش ها، ادغام ها، نسخه هاي مختلف يك برنامه و غيره هست.

[مهمان]

ضمنا معمولا از svn براي دانلود آخرين نسخهء كدهاي منبع يك برنامه توسط افراد ديگر و عموم استفاده ميشه.
معمولا در همون حين كه برنامه نويسان دارن روي برنامه كار ميكنن و هنوز نسخهء نهايي رو منتشر نكردن و كامپايل يا پكيج نشده هم ميشه آخرين سورسهايي رو كه اونها ايجاد و ارسال كردن شما هم دريافت كنيد و اگر بتونيد و مشكلي نداشته باشه كامپايل و استفاده كنيد.

[dbkashaf]

این درست نیست که به دیگراان بگیم سوادتون بالا و پایین داره
این شبهه برای من به وجود اومده که این سوال چه ربطی به این سواد داره یعنی کسی این رو بدونه سوادس خیلی بالا است؟ من یادمه در مورد اس وی ان از یک دوست بسیار بسیار مطلع پرسیده بودم و ایشون هم به من مستنداتی رو ارایه کردن. هرگز نگفتند سوادت مشکل داره
میشه ساده تر گفت و به همین که بگیم چه خوبه پیش از طرح سوالتون کمی جستجو کنید و حتما به مستنداتی که خودمون ازش استفاده کرده ایم لینک بدیم
تنها ایراد همون عدم جستجو قبل از طرح سوال بود
این دوستمون با مراجعه به بخش مقالات سایت irantux.org می تونند به ۸ مقاله بسیار مفید در همین زمینه دسترسی داشته باشند.
این هم مورد اول : آشنایی با Subversion بخش اول

[Nachaft]

سعي كن كمي سوادت رو بالا ببري. چون در دنياي نرم افزار آزاد و لينوكس و برنامه نويسي، بدون سواد بالا كار خاصي از كسي برنمياد....

واقعن انسان از پاسخ های چندش آور عده ای شرمگین میشه! چه اصراری دارید که همه مثل شما کارشناس خبره نرم افزارهای آزاد باشند؟ اگر قرار بود همه کاربران همه چیز را بدانند پس فلسفه وجودی تکنوتاکس و انجمنهای مشابه چی بود؟ :x

http://svnbook.red-bean.com/en/1.4/svn.i...hatis.html
http://en.wikipedia.org/wiki/Subversion_%28software%29
http://linux.byexamples.com/archives/255...ginners-1/

[مهمان]

من هم از طرز جواب دادن اون مهمان حالم بهم خورد. من فوق لیسانس IT و برنامه نویس و دارای مدارک LPIC, J2EE, J2SE, MCSD, MCTS, CCNAو SCS که همانSatelite Control System است هستم و مشفول به کار در یکی از زیرمجموعه های گوگل در انگلستان و ۱۲ سال هست که با کامپیوتر و ... سر و کله میزنم. حالا آقای مهمان همه باید مثل من و شاید شما باشند. چرا ایرانیها اینقدر مغرورند؟ آیا شما که احتمالا برنامه نویسی و یا من از یک سرور ادمین یا گرافیست یا ... بالاتریم؟ نه عزیزم چه بسا که هیچ موری هم نیستیم. من با این سابقه کاریم بسیاری از اوقات در کانفیگ چیزهای ساده ای مثل مودم در لینوکس و کلا یونیکس بیسها میمونم. عزیز قهرمان اگر کسی چون تورودالز هم هستی برای خود هستی و بس, پس از خواب بیدار شو و بدان که اگر هممون هم افلاطون شویم باز هم پخی نشدیم در این دیر بلا.

[مهمان]

این شبهه برای من به وجود اومده که این سوال چه ربطی به این سواد داره یعنی کسی این رو بدونه سوادس خیلی بالا است؟

نه؛ اما کسی که نتونه برای چنین پرسش عمومی ای یک تحقیق مقدماتی هم باوجود اینترنت و منابع عظیمش بکنه، احتمالا خیلی کم توان هست. به عبارتی میشه گفت قادر نیست دو کلمه انگلیسی رو هم دست و پا شکسته بخونه.
واسه همین اومده اینجا میپرسه و سوال میکنه حرف الف در الفبا چیه.
یا اینکه ممکنه ما رو ساده لوح فرض کرده یا انتظار داره لقمه رو براش بجوییم و بذاریم دهنش، که اینهم خودش رفتار درستی نیست و همینقدر که پاسخش رو دادیم و بهش تشر زدیم (یا بصورت اعلام عدم احمق بودن خودمون ببینیدش) باید متشکر هم باشه.
ضمنا اگر اون مقالهء «چگونه هوشمندانه سوال کنیم» رو که دوست عزیزمون تازگی ترجمه کردن کامل خونده باشید، تمام این موارد درش آمده. که بنظر من حرف حساب زده!

من یادمه در مورد اس وی ان از یک دوست بسیار بسیار مطلع پرسیده بودم و ایشون هم به من مستنداتی رو ارایه کردن. هرگز نگفتند سوادت مشکل داره
میشه ساده تر گفت و به همین که بگیم چه خوبه پیش از طرح سوالتون کمی جستجو کنید و حتما به مستنداتی که خودمون ازش استفاده کرده ایم لینک بدیم
تنها ایراد همون عدم جستجو قبل از طرح سوال بود

من منظورم بیشتر تشویق ایشون بود و یک توصیهء دوستانه. از روی غرور و فخر فروشی یا قصد تحقیر این حرف رو نزدم.
اتفاقا اینکه اینطور سوالات رو میپرسن برای من حالت بدی داره (احساس میکنم احمق فرضم کردن و میخوان ازم سوء استفاده کنن یا با پررویی انتظارات بیجا دارن) که سعی میکنم تحملش کنم و بجای بد و بیراه گفتن یا بی تفاوتی و بی محل کردن طرف، راه درست رو نشونش بدم و کمک عملی هم بهش کرده باشم (برای همین در عین حال جوابش رو هم دادم؛ وگرنه برای چیز باید عصارهء چیزهایی رو که خودم با زحمت بدست آوردم و در طول سالها تجربه، دراختیارش بذارم؛ در عین حالی که میدونم باوجود لحن من احتمالا ازم تشکر هم نمیکنه).
تازه من دیدم سوالش رو کسی جواب نداده سعی کردم براش مایه بذارم و بهش بگم بابا انتظار نداشته باشید چون ما اینجا هستیم و مثلا حرف از نرم افزار آزاد و فروم و کمک و حل مشکلات هست، دیگران بیان برای شما تکلیف شب هم حل بکنن و با ساده ترین سوالات تکراری که برای ده ها نفر مدام پیش میان وقت و انرژیشون رو تلف کنن.
وقت و انرژی ما ارزشمند هست و ازش استفادهء بهینه میکنیم، وگرنه پیشرفتی نمیکردیم. پس دیگران باید به این قضیه آگاه باشن و بهش احترام بذارن و فکر نکنن ما الاف یا احمقی چیزی هستیم چون کاری رو مفتی برای کسی انجام میدیم و کد و برنامه و کمک و آموزش در اختیار دیگران قرار میدیم.
ما معمولا کمک درخواست شده میکنیم که دو طرفه باشه. یا حداقل نمیذاریم ازمون با برداشت احمق بودن سوء استفاده بشه. لازم نیست حتما طرف چیزی بده، بقول اون مقاله (چگونه هوشمندانه سوال کنیم)، اغلب حل کردن سوالات درست و حسابی برای ما سودمند و لذت بخش هست و باعث ارتقای خودمون هم میشه (بیشتر از نظر فنی و بنظر من از نظر روانی و اخلاقی هم همچنین).

از طرف دیگر، بهرحال کسی که اینطور از کسانی که ازش واردتر و باسوادتر هست انتظار پاسخ و صرف انرژی داره (وگرنه برای چی میاد و سوال میکنه) برای خودش رو داره، باید بالاخره یک تحمل و ظرفیتی هم داشته باشه و توصیه ها و گفتار طرف رو با دید مثبت ببینه. منم خواستم راهنماییش کنم؛ واضح و جدی؛ نه اینکه بخوام فخر فروشی کنم.
من در خیلی فرومهای خارجی دیدم که افراد ضعیفتر احترام زیادی برای افراد خبره و با تجربه و معروف تر قائل میشن و مثلا اونها رو با لقبهایی مثل senior خطاب میکنن. البته شاید دقیقا متوجه نشدم و این اصطلاحات معنایی که من فکر میکنم رو نداشته باشن!؟
اما ملت ما معمولا غرور زیادی دارن و نمیخوان به کسانی که ازشون چیزی یاد میگیرن این مسائل رو بطور واضح نشون بدن.
درمورد سواد هم بازم نگید تعریف از خودم میکنم؛ آخه واقعیت به این واضحی جز حقیقت مگر چیزی هست که نشه بیان کرد؟ منظور من مقایسهء سطح سواد و توان پرسشگر و افرادی بود که ازشون انتظار پاسخ داره؛ نه اینکه بگم ما دیگه حالا خدایی چیزی هستیم. بله انسان همیشه خطاپذیر و محتاجه. اول خداست و خدا هم میتونه از طریق ضعیف ترین آدمهایی که بنظر ما میان حتی به ما هم چیز یاد بده (برای خودم بارها پیش آمده و از سوال و خواهش کردن از زیردست ترین افراد هم ابایی ندارم). شما تفاوت یک انسانی عقلانی و جدی و صریح رو با آدمی مغرور و خودپرست باید تشخیص بدید. اما اینکه این احتمال رو نمیدید البته تاحدی حق دارید، و البته گاهی هم ممکنه بخاطر شخصیت خود فرد باشه! (حکایت کافر همه را به کیش خود پندارد)
البته من به شما حق میدم چون در اینجا معیاری برای تفکیک این دوحالت از هم ندارید.

اما بهرحال بنظر من در این محیط که ما نه هزینهء خاصی میپردازیم و نه حتی اغلب بصورت واقعی شناخته شده هستیم، تحمل افراد مغرور و قصد تحقیر از جانب اونها هم هیچ اشکالی نداره وقتی میتونیم در این جریان چیزی یاد بگیریم. من خودم آدم بی غروری هستم و اگر بدونم جایی نفعی میبرم و چیزی یاد میگیرم، پاچه خاری طرف رو هم میکنم. چون این برای من هزینه ای نداره و ضرری بهم نمیرسونه و هویت حقیقی من شناخته شده هم نیست. تازه اگر اینها رو تحمل نکنم چیزی هم عایدم نمیشه، اما اگر تحمل کنم چیزی یاد میگیرم.
من بارها به این روش پیشرفت خودم رو تسریع کردم و حتی بعدها از اون افراد مغرور هم سبقت گرفتم (اما هیچوقت قصد انتقام نداشتم)، درحالیکه اونها با غرور خودشون در همون مرحله ای که بودن باقی موندن.
ضرر غرور و قصد تحقیر دیگران به خود آدم میرسه، و من به این مسائل بینش کافی دارم. شخصیت من بر اساس تفکر منطقی و جدی و فارغ از احساسات و نقطه ضعفهای متداول انسانی بنا شده.
یعنی خودم خودم رو اینطور ساختم چون دیدم اینها محدودیت های خود ساخته رو از پیش پای انسان برمیدارن.

[مهمان]

خوب معذرت خواهی کن؛ جونت که در نمی ره !

[مهمان]

رفیق من که تو را مجور نکردم جواب بدی . پس توهین هم نکن . من را ناراحت کردی.

[مهمان]

برای من معذرت خواهی کردن در اینجا مثل آب خوردنه. معذرت میخوام. غلط کردم! بیشتر هم میخوای بگو بهت بگم یا اگر خیلی زیاده در یک فاکتور ضرب میکنم برات!! (*100000)
چون بهرحال مفته و خرجی نداره. ضمنا در دنیای واقعی من هم هیچ اثری نداره. روی روان و شخصیت منهم هیچ اثر نداره.
میخوای بذارم توی سایتی چیزی؟ میخوای یه برنامه برات بنویسم که مدام برات تکرارش کنه؟ فقط چنتا prinf و یه حلقهء تکرار لازم داره!!

معذرت میخوام.
معذرت میخوام.
معذرت میخوام.
معذرت میخوام.
معذرت میخوام.
...
غلط کردم.
غلط کردم.
غلط کردم.
غلط کردم.
غلط کردم.
....


آخه اینهمه حرف چه فایده ای داره و چه هنری هست؟! شاید برای شما هنر بحساب بیاد و خواستنی هم باشه، اما برای من تقریبا بی ارزشه.
من در اینجا بدنبال یه چیزی میگردم که یاد بگیرم و خودم بالا برم، نه اینکه دیگران بالا یا پایین برن (اونم بصورت خیالی و در حرف) درحالیکه بحال من عملا هیچ فرقی نمیکنه. باید چیزی برداشت کرد که بتونه در دنیای واقعی ما چیزی بهمون اضافه کنه که در اونجا نمیتونیم به این راحتی بدست بیاریم.

اینجا یک محیط آزاد مجای هست و ازش سودی و ضرری به کسی نمیرسه، جز با ضعفها و آسیب پذیر بودن احساسات خودش.
تازه فکر کردی خیلی از بقیهء مردم کی هستن و چی هستن و چیکار میکنن؟ لابد خیلی ادب دارن. خیلی شعور و انسانیت دارن. ببخشید، حرفی یا عملی؟ دارن سر هم کلاه میذارن و زیردستان رو استثمار میکنن. آدمهای بخیل و حریص کثیفی هستن.
باید خوشحال باشی که دو نفر مثل من در این جامعه هستن و دعا کنی که سر و کارت با آدمهایی که ظاهرشون در وهلهء اول فریبنده هست اما درواقع جنایتکار هستن نیفته.
کسانی که عمدا استثمارت میکنن و نمیذارن رشد کنی و هرگز چیزی رو بدون چشمداشت و بدون منت یا بدون قصد سوء استفاده بهت یاد نمیدن. اینقدر ازت کار میکشن که وقت نمیکنی پیشرفتی بکنی و دست آخر هم هیچ ارزش و حقی بهت نمیدن و اگر به سودشون نباشی میندازنت دور.
مگر من پولت رو گرفتم یا جونت رو؟ چه چیزی بدست آوردم؟ چه چیزی ازت کم شده؟
آیا جوابت رو بدست نیاوردی؟ آیا بقیهء مطالب من که بنظرت نامربوط بوده بهت صدمه ای زده؟ استثمارت کرده؟ آیا حتی اینقدر طولانی بوده که خوندنش وقتت رو تلف کرده؟ و آیا مجبورت کردم و فریبت دادم اونها رو بخونی تا بچلونمت و ازت چیزی بکشم بیرون؟!!

هزار بار دعا کنید. پروردگار عالم را.
ما فرشتگان هستیم!!
مثل اینکه هنوز با واقعیت های این اجتماع و جهان رودررو نشدی و لمس نکردی.

بذار چیزهایی رو بهت بگم اگر خواستی گوش کن و اگر نخواستی گوش نکن. ولی این تجربه و راه و ماهیت من هست و ازش سود و کارایی فراوان دیده ام.
من میتونم از اینجا تنها چیزی رو که میخوام جذب کنم و بقیه رو مثل زباله بریزم دور. انتخاب میکنم. نمیذارم کسی بتونه در این انتخاب دخالت کنه و چیزی رو به من تحمیل کنه. خیلی راحت!
آدم اگر از پس حرف برنیاد و با فشار روانی صرفا بصورت حرف بتونن بهش فشار بیارن و جهتش رو تغییر بدن که دیگه پشمک هم نیست و در این دنیای نامردی و فریب کارش زاره!!
این دقیقا قدرت های روانی ای بوده که با آگاهی کامل و قدرت اراده و نقشهء ای هدفمند برای زندگی برتر در خودم بوجود آوردم که بتونم به بالاترین قدرت حقیقی ممکن برسم و با القا و فریب جامعه و تفکرات گمراه انسانها و تحریک دیگران مسیر صحیحی رو که عقل خودم تشخیص میده گم نکنم و با قدرت کامل بهش ادامه بدم.
روزی بالاخره من فهمیدم که نیمی از جامعه و ادعاها و القاهای اون از گمراهی و دروغ و فریب تشکیل شده که باعث عقب ماندگی انسان میشن. چون جامعه از توده ای از مردم گمراه و نیمه گمراه یا حداقل نادان تشکیل شده که اکثرا در مراحل پایینی از تکامل روحی-روانی و قدرت و دانش فکری هستن. تازه بحث آدمهای کلاهبردار و پلید و جنایتکار که بماند.

شما هم بهتره این قدرت رو در خودتون بوجود بیارید. دلیلی نداره آدم بخاطر چیزهای خیالی و بی اثر در واقعیت خودش رو اذیت کنه و وقت و انرژی ای رو هدر بدهد.

آدم باید اول قدرت پذیرش خودش و قدرت روبرو شدن با تصویر خودش در آینه رو، حتی اگر آینه ای معیوب باشه که تصویر غیرواقعی و زشتی از آدم نشون میده، داشته باشه و خودش رو همونطور که هست بپذیره و درمورد خودش هم مثل پدیده های دیگر بصورت بی طرف تحقیق و چاره جویی کنه.

به من بگید بی سوادی، هزار بار بگید، تمام دنیا بگن؛ برام اهمیتی نخواهد داشت جز اینکه ببینم واقعیت داره یا نه و باید بر اساس این واقعیت حالا چکار کنم.
اگر بدونید چی هستید و البته باید سعی کنید بدونید چی هستید، همین کافیه.
اگر دیگران اشتباه میکنن و الاف بحث و انتقاد به شخصیت شما هستن بذار باشن، چه اهمیت و اثری روی شما داره؟ فقط وقت و انرژی خودشون رو تلف میکنن. شما چیزی رو که میخوای یاد بگیر و برداشت کن و برو. اگر لازم داشتی این قدرت رو داشته باز که بازم برگردی و چیزی رو که واقعا لازم داری بدست بیاری. و مسلما از کسی که ازش سودی بردی نباید قصد انتقام جویی داشته باشی.

برای من بعضی وقتها جای تشکر هم داره که دیگران با صراحت تمام دربارهء من نظر بدن و باهام بحث منطقی کنن. چون واقعا موجب آگاهیم نسبت به ضعفهام و شخصیت و نیت و توانایی های دیگران میشه و پیشرفتم رو ممکن و سریع تر میکنه.

در این محیط هم بالا بری و پایین بیای آخرش تنها چیز مهم و مایهء برتری سواد و تفکر برتر و پشتکار هست؛ نه هیچ چیز دیگری. انسانیت و خیرخواهی و جامعه دوستی هرکسی هم با کمک به رشد دیگران مشخص میشه. و این کمک صرفا با تعارف و حرفهای خوب خوب و خوشایند زدن انجام نمیشه.
حالا اگر شما این توان رو نداشته باشید که از چیزی درست و بهینه استفاده کنید، تقصیر دیگران نیست.
ما بقدر کافی تعارف در دنیای واقعی داریم. بذارید اینجا بیشتر انتقادی و صریح باشه و با تمرین و مبارزهء دوستانهء فکری باهم ورزیده بشیم. گاهی هم همکاری و کمک میکنیم. فرقی نمیکنه همش یکیه.

اما اگر میخواید من واقعا ازتون معذرت واقعی بخوام که بپذیرم اشتباه کردم و دیگه اونطور با شما یا کس دیگری صحبت نکنم، باید با سند و استدلال به من ثابت کنید که اشتباه کردم و نسبت به شما ظلم کردم. مطلقا هیچ چیز دیگری پذیرفته نیست.
چون من واقعا باور ندارم که این مسائل اینقدرها هم مهم باشه و اصلا اشتباه خاصی کرده باشم.
شاید تنها باید خودم رو با ضعف و حساسیت دیگران هماهنگ تر کنم. چون ممکنه اینطوری هیچکس نتونه از مطالب من استفاده ای بکنه. اما این رو اول ضعف اونها میبینم، بعد اشتباه احتمالی خودم.

[مهمان]

خوب برای نخستین بار اگر کسی ندونه که باید گوگل کنه و شما بگی سوادت پایینه مسلما اینطوره که بهش بر می خوره و از نرم افزار آزاد زده میشه.
فقط مشکل اینجاست که با دید طلبکارانه بهم نگاه می کنیم. والبته مختص شما هم نیستا... .
ممکنه برای شما سوادت رو ببر بالا اصلا چیز خاصی نیست ولی همه که مثل شما فکر نمی کنند.
بحث رو زیاد کشش ندیم بهتره. چون از بحث فروم و موضوع اصلی به بیراهه میریم.