[مهمان]

آنارشیسم خلاقیت؟!؟

این گران زخمه ایست، نتوانیم رقص بر پرده ی گران کردن
یک دو ابریشمک فروتر گیر، تا توانیم فهم آن کردن

ترکیب نامونس و غریبی است و با مفهومی که بسط دادید کمی بی ربط

[blix]

هر چند سبک نوشتاری و مدل گیر دادن این مهمان عزیز بسیار آشناست درک نمی‌کنم که ایشون از چی می‌ترسن که پشت نقاب مهمان پنهان شدن. هر اتفاقی که بیوفته گمون نکنم کسی اینجا قصد آسیب جسمی رسوندن داشته باشه که فوری بریم پشت ماسک حرف بزنیم.
و اما درباره رابطه خلاقیت و آنارشیسم؛ یک نقل قول: «خلاقيت يعنی شكستن الگو‌های موجود و فرار از آنها برای ايجاد نگاهی متفاوت به مسائل» Edward De Bono
اطلاعات بیشتر دربارهCreativity و Anarchism از ویکی‌پدیا.

[مهمان]

و حالا که شما ابتدایی ترین اصول یک گفتگوی منطقی عدول میکنید یعنی به جای توجه به موضوع به طرفین درگیر در بحث توجه کرده اید، ناچارم یکی از دو پرده را کنار بزنم: پرده ی احترام به کسانی که مدتهاست در این راه میکوشند. دومین پرده را بگذارید فعلا بماند چون هیچ تضمینی در آسیب نرساندن - چه جسمی و چه روحی- نداده اید.
ترکیب واژها یکی از راه های ساختن اصطلاحات مورد نیاز در اجتماعات بشری است. این ترکیبات یا در نتیجه ی مشاهدات بصری و یا اتفاقات اجتماعی و یا بدور از این دو و بالکل تجریدی صورت میگیرد. تا بحال به ترکیب لوبیای چشم بلبلی توجه کرده اید؟ این یکی بی شک مهر و نشان خلاقیت هنری را با خود به همراه دارد. یکی چشم بلبل را میبیند و بعد یکی از حبوبات را و بین این دو شباهتی می یابد و نام این عضو این یک را بر آن دیگری میگذارد. و البته واضح است که این انتخاب مورد قبول عموم قرار میگیرد.
ترکیبات در ادبیات و خصوصا شعر نیز جایگاه ویژه ای اشغال میکنند. در اینجا البته خیال هنرمند جولانگاه بسیار وسیعی از تجرید و تعمیم گرفته تا تمثیل و ایهام در اختیار دارد. حس آمیزی یکی از نمونه ابزارهای کار شاعر است. حس آمیزی عموما با ترکیب دو کلمه از دو عضو حسی و یا احساسی سرو کار دارد. احتمالا برای آنها که با ادبیات الفتی دارد اصطلاح جیغ بنفش آشناست. یکی از دایره حس بینایی و دیگری از حس شنوایی. بدین ترتیب شما نیز میتوانید با تشکیل یک جدول متقاطع از کلمات گوناگون به ساختن ترکیبات مختلفی در این زمینه دست بزنید. اما انتظار نداشته باشید که همگی مقبول طبع اهل نظر افتد. و باز چه بسا ترکیبات ظریف و لطیفی نیز از این بین ترواش کند.
میگویند آنچه سهراب سپهری را به اوج رساند استفاده بجاو زیبا از همین حس آمیزی بود و در عین حال وقتی استفاده از حس آمیزی از نرم خارج شد و بی اندازه در شعرش تکرار شد، موجب سقوط و افول همین شاعر گشت...
اما در بحث های علوم اجتماعی که ما را با بغرنجترین و پیچیده ترین حالات ممکن در پدیده های زندگی مواجه میشود وضع بر چه منوال است؟ بنظر میرسد که گفتگو و خصوصا سعی در استدلال و فهم پدیده ها در این وادی دقت بسیار بیشتری از دایره هنر و زندگی عادی میطلبد تا مگر به یاری همین تدقیق در اوضاء موفق به کشف علت و چرایی پدیده های زندگی شویم.
اندیشه ی پویا؛ به چگونگی روند شناخت و به دید و همه جانبه نگری ذهن معرفت جوی آدمی بسته است. و این فرایندی ست دشوار؛ که حتی گاه افراد با حسن نیت و دقیق و منطقی و حقیقت پرست می توانند در این امر دچار اشتباه شوند. ( ما که جای خود داریم!!!) پس طبیعی است که در این کوشش دشوار، تو را همراه شوم تا کمتر دچار لغزش و انحراف شویم.
شاید شیوه ی بروز احساسات من تند ( و یا برای شما ناخوشایند) باشد،- از این بابت مرا خواهی بخشید - گاهی اوقات وضعیتی اتفاق می افتد که فکر میکنم باید تذکری دهم و این از همان اوضاع است.
این ترکیب و یا اصطلاح هر چه باشد نه نیازمند توضیح تک به تک واژه ها که چون بر مفهومی برای شما دلالت کرده پس به روشن شدن این مفهوم باید پرداخت. حواله دادن خواننده به دائرة المعارفها چاره گشای مبهماتی از این دست نیست.
بهرحال،
من خواننده ی دائمی نوشته های شما در هرکجا خواهم ماند، چه بخواهید و چه نخواهید. و فقط آنوقت با نام آشنایم خواهم نوشت که شما تضمین دهید آسیبی - چه روحی و چه جسمی- بمن نخواهی رساند. :wink:

[blix]

فکر کنم در مورد اطلاع‌رسانی ماهیگیری یاد دادن بهتر از ماهی دادن باشه. من ترجیح میدم منابع اطلاعاتی خوب معرفی کنم تا اینکه اطلاعات اون منابع رو اینجا کپی کنم. معلم هم نیستم که بخوام هر موضوعی رو با جزئیات توضیح بدم. اگه منظور من رو از رابطه خلاقیت و آنارشیزم متوجه نشدی نقل قول بالا رو چند بار با دقت بخون، اگه باز هم نتیجه نداد دیگه شرمنده. من نمی‌تونم کمک کنم.
ممنون که نوشته‌هام رو می‌خونی.

[mkargar]

بحث به بيراهه رفت :roll:

[makou]

درسته بحث اصلا این نبود

من برای همکاری باسایت کمک خواستم ولی ....................
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

[makou]

بلاخره مدیرا نمی خوان یه جوابی بهم بدن
مردیم از انتظار - یعنی یه مدیر تا حالا این تاپیک رو ندیده؟

[navidjoon]

سلام
نمی‌دونم من جزو مدیران حساب میشم یا نه. با وجودی که قبلا با PM چند باری صحبت شد چون پرسیدین نظر خودم رو میگم. خب ، همونطور که قبلا هم بحث شد چیزی که ما زیاد داریم سایت با موضوع لینوکسه ( منظورم موضوع کلیش بود ) ولی اگه جمع بزنیم می‌بینیم که از کل این سایتها شاید یکی دو تاش رو بشه بهشون گفت سایت زنده چون سایتی که هفته‌ای ۳۰ تا پست توی انجمنهاش نباشه یا حداقل روزی یه خبر جدید توی صفحه اولش نیاد بیشتر یه وبلاگ شخصیه تا یه سایت عمومی. خب ، فکر کنم مطلبی که برای خیلیها مشتبه شده اینه که آلن عزیز توی تکنوتاکس فقط مدیریت می‌کنه و چند نفری هستن که مراقب کارها هستن و سوالات رو جواب میدم و مقاله مینویسن و ... . فکر کنم این فکر خیلی غلط باشه چون اکثر خبرها رو آلن میذاره و تازه الان سایت خیلی عوض شده. یادمه زمانی همه کاره سایت آلن بود. خودش خبر میگذاشت ، مقاله می‌نوشت ، جواب سوالات رو میداد و ... . مدتها طول کشید تا بچه‌هایی به سایت ملحق شدن ، همه هم صفر کیلومتر ، یکیش همین خود من. می‌تونین بگردین سوالات من رو پیدا کنین و ببینید چه چیزهایی پرسیدم. فقط یه چیز رو می‌تونم بهتون بگم. اگه میخواین کاری رو آغاز کنین تصور کنین تنها هستین و همه کارهایی که میخواین تعریف کنین به عهده خودتونه حالا اگه کمک پیدا شد چه بهتر ولی اگه نشد که نباید کارها بخوابه. با چنین دیدی فکر کنم بهتر بشه تصمیم گرفت.
موفق باشین

[makou]

باشه ممنون
همین کار رو می کنم البته مهر سافت هم بهم کمک می کنه که ازش خیلی ممنونم